𝑴𝒐𝒐𝒏 𝑺𝒉𝒂𝒅𝒐𝒘

داستان امگای مغلوبی که با انگشت‌نما شدنش در جامعه، رفته رفته صبر و ضعفش جای خودش رو به بی تحملی و قدرت داد و او تصمیم گرفت تا شهرش را برای مدت نامشخص که حدس می‌زد تا آخرین لحظه ی زندگی‌اش باشد، ترک کند و برای ساختن زندگی‌ای همراه با همه ی آرزو‌هایش درست در وسط جزیره ی اولونگدو، آماده شود، اما هیچوقت در اطرافش انتظار گرگ سیاه پوشی را که هر قدمش را می‌پایید، نداشت.
          
          https://www.wattpad.com/story/285640582?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details&wp_uname=busantownroad

وقت بخیر لاو؛فیکشنِ کوچیکِ من درحال آپه و به حمایتِ تو و نگاهِ ارزشمندت نیاز داره!خوشحال میشم اگه بتونم چند دقیقه‌ای رو میزبانِ نگاهت باشم~
          
          - نگاهِ تیره‌رنگِ تو رُلِ سیگاری بود که با عطرِ شکلاتیش قلبم رو به‌آغوش کشید و آخرین قطره از تردیدِ توی وجودش رو دود کرد.
          - پس حالا بذار به‌جای عطرِ شکلاتیِ چشم‌هام،لب‌هام تبدیل به دراگی بشن که تاابد بهشون اعتیاد پیدا می‌کنی.
          https://www.wattpad.com/story/377098996?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=DejavuRaven

هلووو خوشحال میشم سر بزنید و این که ببخشید بدون اجازه تو مسیج بردت پیام گذاشتم  برای دوستمه 
          تنکسس 
          بوسس بهتوننن ☆♡
          تهیونگ پسره یتیمی که با یه جنایتکار فراری به نام جی کی رو به رو میشه و اون رو به خونه اش میاره. در حالی که جی کی لقب همون جئون جونگ کوک کراششه که توی اینستا دنبالش میکنه و عاشقشه .
          هیچ کس نمیدونه این دو اسم ملقب به یه نفره.
          شاید تهیونگ بتونه از کراشش بگذره اما از جفتش....
          داستان زندگیشیون اونجا سخت میشه که اونامتوجه میشن جفته همن
          درحالی که شکار و شکارچی زیر یه سقف قرار می‌گیرن . تنش ها افزایش پیدا میکنه . چه اتفاقی قراره بیافته؟
          
          
          
          
          
          
          https://www.wattpad.com/story/375286162?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading_part_end&wp_uname=PinkCherry439

سلام رایتر عزیز
          فیک پرواز بدون بال‌ها رو کجا میشه خوند ؟

سلام  (✷‿✷) 
          
          خیلی ببخشید که بدون اجازه وارد مسیج بوردت شدم، اگر این پیام برات مزاحمت ایجاد می‌کنه پاکش کن. فقط می‌خواستم پیشنهاد بدم که اگه یه داستان آروم و فلاف دوست داشتی؛ به "خاطراتِ ما" یه فرصت بدی و ستاره‌ها و کامنتات رو نصیبش کنی♥
          
          https://www.wattpad.com/story/345988089?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Niramwrites

@luna_s_shadow سلام ببخشید اگه این‌بارم یه مقدار دیر جواب دادم. بقیه فیکاشونو پابلیش کردن پیام شما رفت اون ته من چشمم نخورد در خصوص حرفتون بحث کمال‌گرایی نیست بحث اینه که من کلی ایده برای این داستان داشتم ولی حالا مجبورم فصل دومش رو حذف کنم برای اینکه کوتاه تر بشه و زودتر بتونم تمومش کنمو در عین حال یه پایان ماست تحویل ملت ندم چون کاملا یادم رفته که چی قرار بوده بنویسم ولی خب بعد امتحانم میشینم روش کار میکنم 

سلام و خسته نباشید میگم چرا فیک گیوتین رو حذف کردید؟

میدونم فیکم ( flying without wings ) نصفه بود اما اون برای من پر خاطره بود نمی‌تونستم اجازه بدم ریپورت بشه 
          اگه بخوام پابلیشش کنم براش یه پایان منطقی مینویسم و به فصل دوم نمی‌کشونم 
          قبلا یه داستان بلند برای فصل دومش تو ذهنم بود و یه مدت طولانی هم رها شد. خواننده‌های قدیمیش واقعا خیلی اذیت شدن دلم نمی‌خواد برای جدیدا هم این اتفاق بیوفته و حتی اگه حمایتم نشه فدای سرتون بیشتر از این حرفا بهتون مدیونم
          گیوتین هم که کامل شده بود هروقت جو آروم شد اون رو هم برمیگردونم.
          یه فیکشن امگاورس دارم براتون می‌نویسم که فعلا توی vkook planet داره آپ میشه و بعدا که پارتاش به حد نصاب رسید اینجا گذاشته می‌شه. آپش روی نظمه و فیکش مشترک نیست که نصفه بمونه پس نگران نباشید، من مسئولیتی که فقط به عهده خودم تنها باشه رو هیچوقت رها نکردم❤.
          مراقب خودتون باشید

یه چیز بگم؟ حس میکنم انقدر همه چیز رو پیچیده و تو هم تو هم کردم که گاهی خودمم کرک و پرم میریزه
          بعد وقتی به اوایل فیک نگاه میکنم میگم اینا چه سمی بود که تو مینوشتی ಥ‿ಥ
          اینو برای این نمیگم که تعریف دریافت کنم روحیه بگیرم خودم میدونم کارم عالی نیست و هرکی هرچی بگه باز دیدگاه من همونه
          به علاوه اینکه حتی جراتم ندارم بشینم از اول بخونمش چون انقدر غلط نگارشی داره که کمرم میشکنه
          چیزایی که واقعا قبلا بهش بی‌توجه بودم الان خیلی بولده
          یکی از دلایلی که بلاک رایتر شده بود این بود که حس میکردم فیک خیلی مسخره و تو هم تو هم شده
          حس میکردم حالا که رابطم با اون دوستم بهم خورده نمیتونم و عرضش رو ندارم تنهایی ادامه بدم
          
          میشه بهم روحیه نه ولی چیزی که تو داستان خیلی تو دیدگاهتون سطحی بوده رو بهم بگین؟
          به جز غلطهای نگارشی و اینکه خودم میدونم در حق جیمین ظلم شده
          
          مثلا من یکی از دوستام بهم گفته بود نباید شخصیتهای اکسو و بی تی اس رو قاتی میکردی! اما خب اعضای بی‌تی‌اس تعدادشون از کاراکترهای فیک کمتر بود و با خودم میگم شاید بهتر میشد کاراکترهای خیالی میاوردم اما با اعضای اکسو نوشتنش برام آسون تر میشد اونموقع 
          
          یا یه ایرادی که خودم الان سرش از فیکم عاصیم آوردن کاپلهای بیش از حد بود :(
          
          شما چی فکر میکنید؟ 

سلام میگم میشه ایدی تلگرامتو بدی ؟
          ಥ⌣ಥ