moonwalker098

منو خونه ببر
          	اينجا سرد و تاريكه

moonwalker098

@harold_htsr عع روژان زشته، من حسى ك دارمو نوشتم 
Contestar

moonwalker098

@harold_htsr واى روژان خفه شو 
          	  چرا نميذارى تو حال و هواى شاعرانم بمونم اوسكول *خنده 
Contestar

he_callsme_Nahal

**صورتش رو جلو آورد و دستش رو آروم پشت کمرم برد...
          با تپش قلب بالا نگاهش کردم که به سرعت اسلحه ام رو از کمرم کشید بیرون و با یه حرکت دستم رو پیچوند و به کابینت چسبوندم...
          ضامن اسلحه رو خلاص کرد و روی شقیقه ام گذاشت و گفت: «فکر کردی اینقدر خرم؟ نمیفهمم واسه چی اومدی اینجا ...»
          با استرس نفس نفس زدم و چشمام رو بهم فشار دادم که لبش رو به گوشم چسبوند و ادامه داد: «... لیلی کوچولو؟»**
          
          سلام عزیزم ⁦(◍•ᴗ•◍)⁩
          اگه به ژانر عاشقانه - پلیسی خوشت میاد و دنبال یه رمان با موضوع جدید میگردی به این بوک سر بزن ♡⁩♡⁩
          
          https://www.wattpad.com/story/275569065

jdjkeowok

گاهی وقت ها دوست داری کنار یکی بمانی و زندگی کنی..
          یکی که دوستش داری..یکی که دوستت دارد..
          از آن زندگی هایی می‌گویم که دیگران برایتان آرزو می‌کنند در کنار هم پیر شوید و شما هم در کنار هم پیر می‌شوید.
          اما کنار یکی ایستادن و باهم پیر شدن و کنار ایستادن و پیر شدن در مقابل چیزهایی که می‌بینید فرق دارد..
          گاهی وقت ها کوه به کوه که نه ، آدم به آدم هم نمی‌رسد..
          
          سلام دوست عزیزم!
          ببخشید که بدون اجازه اومدم داخل مسیج بوردت.
          یه داستانی نوشتم که خوشحال میشم بخونی.
          واقعا امیدوارم خوشت بیاد و به خوندنش ادامه بدی.
          موفق باشی❤
          
          https://www.wattpad.com/story/254947808

taranehgoodarzi

سلام سلام دوست عزیزم من ترانه هستم و حدود ۶ سال هست داستان و رمان مینویسم اما تا الان توی تلگرام فعالیت داشتم و تازه اومدم واتپد..این داستان عاشقانه و استریت هست و هر شب آپ میشه..امیدوارم بخونین و با حمایتتون بهم انرژی بدین...
          https://www.wattpad.com/story/269301103?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=taranehgoodarzi&wp_originator=%2BaxvHhAxcockf7K%2F8pppdFiRTZ%2FH2bvGgxCDJMOErLzTx8YzSma%2F%2F0liB4O7FJTULCbC2yD9tpJ1bnoDi641syaEih%2BJx5EEcGpX5M2u0%2B%2FqXJedIqf%2Bidfn041eREJ4

hellia_sh

و او فریاد میزند : وقتی میگم نوع قهوه ام رو دوست دارم به من نگو که قهوه ات مثل شراب تورو مست مست میکنه یا نه 
          چون تو نمیدونی که معتاد کافئین شدن یعنی چی 
          
          ~تیکه ای از رمان~
           سلام ببخشید من از دنیای  تخیلی و عاشقانه رمان hel hel badam مزاحم میشم 
          می خواستم بگم که یه رمان تازگیا نوشتم که منتظره شما بخونیش و نظر و ووت بدی ♡
           راستش میخوام برای اولین بار تو زندگیم با یکی صادق باشم 
          پس بزار بهت بگم که اینی که میبینی یه عاشقانه پر از صحنه نیست پس اگر دوست داری که شاهد عشق بازی ها ی زیادی باشی نخونش 
          چون رمانم قراره یه عاشقانه سافت در قالب تخیل و استعاره بهت نشون بده 
          و جونم برات بگه که این فف نیست و قراره نوع نوشتاریم این شکلی باشه که گفتگو ها گفتاریه و شرح وقایع و احساسات فرد به شکل ادبیه  
          مرسی از توجهت و امیدوارم به خواننده های رمانم بپیوندی

achointheforest

I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U
          I♡U