__completed__
از زبان هانا :
i purple you...
یادمه اولین باری که این جملتو شنیدم کجا بودمو عکس العملم چی بود، به عنوان یه آرمی که هیچ وقت تصورشو نمی کرد تو رو از نزدیک ببینه طبیعی بود که با دیدن سخنرانیت توی یکی از پیجای اینستاگرام کلی ذوق کنه! من اون روزا فکر نمی کردم که الان اینجا باشم... کنار تو و توی یه مسیر!
همیشه توی رویاهام تو و پسرا رو ملاقات می کردم، فن ساین و کنسرتاتونو میومدمو... همین!
شاید زیادی خوش شانس بودم ... نمی دونم.
ولی تصمیم گرفتم داستانمونو بنویسم، در هر صورت من یه نویسنده ام دیگه! شاید برای بقیه جالب باشه ته داستان عشقی یه آیدول بی نهایت معروف و یه نویسنده قراره چجوری رقم بخوره!
این اسمو روش گذاشتم چون این جملت بوی حمایت میده، خوبه که آدم بدونه همیشه و هر زمان برگرده و پشت سرشو نگاه کنه یکی هست که پا به پاش قدم بر میداره و مراقبشه... این جمله زیاد از حد شبیه زندگی من و توعه ، توی مسیرمون هر جا من کم آوردم تو منو کول کردی و هر جا که تو خسته شدی من عرق روی پیشونیتو پاک کردم...
فکر کنم این برای یه مقدمه زیادی طولانی شد... در هر صورت امیدوارم بتونم اون جوری که باید و میخوام همه چیزو بنویسم.
در آخر بذار اینو اضافه کنم:
(کیم تهیونگ... ممبر بزرگترین بوی بند دنیا، از طرف خودمو تمام آرمی های دنیا میخوام بگم:
_i purple you)
https://www.wattpad.com/story/289325717?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=iii_asal&wp_originator=BX%2FizaoYOSV9vBO7lOxZEFnP%2FUjVxXPFr%2B8GsHrdd7xDeYq8r02jHFsD5706bjgm8SiknrL9eJ4ltr6VgL0FzPbUSXA5o5MdKCojEBaJf2jKJgnXYrvhPNP7FxIwWx9A
فیک آغوش سرخ رو از دست نده لاو
بکهیون یه دزده که طی یه اتفاق عاشق چانیول میشه . اما یه حقیقت بزرگ رو نمیدونه . چانیول رئیس پلیسه و از بک یه کینه خانوادگی و قدیمی داره. بک نمیدونه این عشق نیست، یه انتقام از طرف چانه
_ ازت متنفرم اما فقط مال منی
https://www.wattpad.com/story/257811144?utm_source=android&