kimiacherry

سلام خوشحال میشم یه سری به داستان من بزنی عشق
          https://my.w.tt/U0qLBjcJgP

kimiacherry

@itsbabyprincess هی جیگر *عینک دودی اش را پایین میدهد و از آن لبخندهای مکش مرگمایش میزند* مرسی برای ووت *کف دستش را جلوی لب های غنچه اش میگذارد و بوسی برایش میفرستد*
Reply

kimiacherry

سلام * نمیتواند جلوی سیلاب اشکهایش را بگیرد * میخواستم بگم که اگه میشه * اشک هایش سرازیر میشود و عر زنان فریاد میکشد * عععععععرررررر حتخبزطهغینذ توروخدا اگه میتونی فف من بخونی؟ درسته که عیده ولی *  با این حرف یاد پسته می افتد و تنفسش برای مدتی قطع میشود اما پس از چند ثانیه با صدای ضعیفی ادامه میدهد * لطفا هر وقت توانستی فف مرا بخوان ٬ ووت کن ٬ کامنت بگذار تا قلب مرا مرحمی باشی * وی با پی بردن به اینکه چقدر چرت و پرت سرهم کرده است سر به بیابان میگذارد و برای همیشه میرود *
          لاو یو :)

kimiacherry

@thesewdwboys  بیا ب غ لم :''')
            مرسی بخاطر متن قشنگت.(^.^)
Reply

negansf

@thesewdwboys سلام*نمیتواند جلوی خنده اش را بگیرد*   عایحححیویکیوین و میگوید که چون عید است و در هال مگس پراندن و غارت پسته ها است و یک بیکار الدوله علاف است حتما ففت را میخاند و در هالی که هنوز میخندد سر به متکا میگزارد-_-
            لاو یو تو:]
Reply