negar_mazaneh

سلام عروسکای قشنگم
          	حالتون چطوره؟
          	ببخشید که اینقدر منتظرتون گذاشتم
          	خدا میدونه چقدر دلم براتون تنگ شده
          	برای حرف زدن باهاتون 
          	برای عر زدن های دست جمعی مون 
          	خیلی زود برمیگردم 
          	این مدت برنامه هام خیلی فشرده بود و من برای نوشتن به یه ذهن آروم احتیاج داشتم 
          	ممنون که منتظر موندین و تو این مدت برام پیام های انرژی بخش فرستادین
          	دوستتون دارم

Chore_shohi

@negar_mazaneh خیلی منتظر نمیزارم بری هستم ایشالا سرت خلوت شه برامون طولانی بنویسی یه پارت طولانی
Reply

negar_mazaneh

@melodyyyyzh666 لطف داری قشنگم مرسی که همراهمی
Reply

negar_mazaneh

@MoonHiddenNight قربونت برم مهربون
Reply

Supernatural313

 «من خوبـــ ‌شکستم‌ــــم»
          
          در جهانی که سایه‌ها و درد در هر گوشه‌اش خانه کرده‌اند، نور تنها امیدی‌ست که دل‌ها را زنده نگه می‌دارد.
          داستانی پر از عشق، دلتنگی، ترس و شجاعت—جایی که مرگ و زندگی در هم تنیده شده‌اند و هر نفس، فرصتی دوباره برای یافتن پیوندهای فراموش‌شده است.
          
          ژان، جوانی که جسمش در میان درد و خستگی ایستاده و قلبش از ترس از دست دادن فرزند و عزیزان می‌لرزد، حالا در آستانه‌ی تجربه‌ای است که روحش را سبک و آزاد می‌کند؛ جایی که عشق، حتی از فاصله‌ی مرگ، مسیر خودش را پیدا می‌کند.
          
          آیا او خواهد توانست دوباره قلب خود را با نور و امید پیوند دهد؟
          آیا می‌توان در میان ترس، درد و فقدان، به زندگی و عشق بازگشت؟
          
          هر فصل از این داستان، دریچه‌ای‌ست به قلب انسانیت، جایی که حتی در تاریک‌ترین لحظات، نوری از ایمان و محبت، راهنمای قدم‌هاست.
          
           قدم در جهانی بگذار که در آن مرگ، پایان نیست و عشق، نیرویی جاودانه است…☁️
          
          https://www.wattpad.com/story/317530115

Supernatural313

وضعیت: در حال نوشتن...⏳
          
          ‹‹ دیدی یه وقتا وسط گریه خدا رو صدا میزنی ؟
          میگی خدایا تو رو خدا یه کاری کن ؟
          " من اگه خدا بودم اون لحظه ها میومدم‌ پایین ...
          محکم بغلت میکردمو میگفتم باشه !
          اصلا هرچی تو بگی ؛
          فقط دیگه اینجوری قسمم نده !  ››
           #S_M_M
          
          https://www.wattpad.com/story/317530115?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=Supernatural313

Pd_bun

Firooze2002

همیشه دوست داشتم یچیز بگم که جذب شید ولی خب چیزم نمیاد که بگم :/
          من توی این بوک که احتمالا نگاشم نمیکنی راجب عشق نوشتم...
          عشق چند پسر توی یه اکادمی نظامی، سال ۱۹۲۰ زمانی که ژاپن کره رو مستعمره کرده بود...
          یه فیکه کلاسیک که شاید پروانه های قلبتو به پرواز دربیاره، شایدم نه‌‌‌...
          زمستونه اما با نگاه کردن به این بوک، قلب منو گرم‌کن ♡
          https://www.wattpad.com/story/305579639?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Firooze2002&wp_originator=pQ9jKxNYoN5ZdbJqM%2FgqCHWw%2F1f3rc0ofR5TOi0vbg%2BKsBmY5xn4M5cLPfFlKEKfSR%2BYT%2FtG6rusWe3SoweSpBCJ0uWot1CRTDJ5VZVMoonMT9zNQTSsAg1IlOErNyZ%2F

bjyx_asg

Rosa_ssni