هلو کیوتی خوشحال میشم یه شانس بهش بدی و این که ببخشید بدون اجازه وارد مسیج بردت شدم
توتفرنگی من
کیم تهیونگ تک پسر و یکی یدونه ی مافیای بزرگ کره اس که بعد از مرگ مادرش توی لیتل اسپیسش میره و بیرون اومدن از اون بعد برای طولانی مدت باعث میشه حالش بد بشه.
جئون جونگ کوک الفایی برای محافظت از یه بچه توسط کیم مین هو استخدام میشه . اما نمیدونه اون فرد در اصل بچه نیست یه لیتله.
با ورود تهیونگ زندگی کوک مثل یک توتفرنگی شیرین شد.
https://www.wattpad.com/story/377225176?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading&wp_uname=Pinkrose986976
چی میشه اگه کیم تهیونگ، شاهزادهی نازپروردهی اسلایترینیها که به شرارت و خوی ظالمانه شناخته شده، چیزی بیشتر از یه دلداده و عاشق در راه جئون جونگکوک، زیباترین گریفیندوریِ زاده شده در ده هزار سال گذشته از زمان به وجود اومدن هوموساپینها، نباشه؟ چه کسی به جز جئون جونگکوک میتونه اون روی صافت و رومانتیک و عاشقپیشهی کیم تهیونگ رو ببینه؟
------------------------
”تو از ورد "اوادا کداورا" استفاده کردی؟“
چشمهای جونگکوک با شنیدن این جمله از ترس گرد شدن و قبل ازینکه بتونه جوابی بده، تهیونگ ادامه داد:
”چون به طرز مرگ آوری خوشگلی.“
------------------------
سلام، به معنی واقعی کلمه یه نویسندهی ناشناخته و تازه کارم که واقعا واقعا واقعا خوشحالم میکنی اگه به کارم فرصت خونده شدن بدی❤️
https://www.wattpad.com/story/373025232?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=I_raVen
@I_raVen نوشتن همچین بوک و داستانی کار هرکسی نیست و قلم خوبی نیاز داره اگه شروع کردی به نوشتن میدونم که میتونی ادامش بدی
پس من کی باشم که حمایتمو از یه داستان زیبا نویسنده زیبا ترش بگیرم