SarinaMehrabi

ببخشید که بدون اجازه شما اینجا چیزی تایپ میکنم اما بعد از مدتی تصمیم گرفتم یک فیکی بنویسم که واقعا زمانم رو روش بزارم :) 
          اگر دوست داشتی رز سفیدم در خونه "میراث"  رو بزن و کمی مهمونش باش و با میزبان های مهربونش همراه باش :)
          
          " میراث "  
          "  " 
          
          دکتر کیمی که سعی کرده بود بعد از فوت پدرش تمام خانواده کیم را به دور هم جمع کند اما ...
          نوه ارشد کیم بزرگ که طی سال ها غیبش زده بود چی ؟ 
          یک دایی مسئولیت پذیر ، برای برگرداندن خانواده اش تا اسپانیا هم میرود .... درسته ؟
          اما واقعا آن پسر گمشده ، حاضر به پذیرفتن خانواده ای که روزی با پای خودش آنها را طرد کرده بود ، می‌شد؟
          
           
           : 
           :  ,  
           :  , , ,  
           : @2024821
          
          
          
          https://www.wattpad.com/story/374561364?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=SarinaMehrabi

NinaKim221

های دارلینگا  من پیج قبلیم پریده و امروز تازه فیکمو تو چنل جدید آپلود کردم
          خوشحال میشم یه سر ببزنید فالو کنیو و ووت بدیید
          مرسی بود بهتI think you'd like this story: "my baby tea tea" by NinaKim221 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/374047684?utm_source=android&utm_medium=com.google.android.apps.messaging&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=NinaKim221

Seti656700

-تکیه داد به دیوار سرد اتاقش
          زانوهاش و بغل کرد
           یه قطره اشک از چشماش چکید؛)
          آهنگ غمگین زیادی رو مخش بود 
          روش دوتا پتو بود ولی میلرزید
           از سرمای قلب یخ زدش . . .
          از شدت قلب درد چشماشو بسته بود
           که هیچ چیزی حس نکنه
           مدام زمزمه میکرد!
          چیزی نیس! اینم میگذره!
          عادت میکنی عادت میکنی!
          عادت میکنی!!!!!
          
          I think you'd like this story: "Bay A"Vkook"" by Seti656700 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/370335533?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Seti656700
          
          خوشحال میشم نگاهی بندازید :))

VINISTON963

IELAORIGINAL

نماینده ی همه چیز تموم کلاس تهیونگ، و شر ترین پسر مدرسه جئون، سایه ی همو با تیر میزنن. اما مشکل اینجاست که تهیونگ کراش وحشتناکی روی جئون داره! 
          تا اینکه یه شب... یه ناشناس به تهیونگ پیام میده...
          
          «این ایوی هات و هیجانی با کاپل کوکوی رو از دست نده!» 
          
          https://www.wattpad.com/story/318397534?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=IELAORIGINAL&wp_originator=YxtfmC1VmFeyzPrtarfnOUcmHnnSXaR%2Bu9cGAbaBf6eI15c1tCOf9Zd0DKKTJUXbGSiq9NVAnDtJwAgFt9cS5ENy0%2FdeZp7%2FjpdIdiqIjz1vOqfuv33w35dGutSuKGtu
          

maede2n