اهم اهم سلام. خب تا جایی که میدونید (یا شایدم نمیدونید، من نمدونم:|) فف هارو یمدت انپابلیش کرده بودم بحاطر یسری داستانا و کلا واتپد نبودم، اما خب الان دارم برشون میگردونم و این حرفا. بعد اینکه درباره یو تینک، اون نزدیک یسال پیش ترجمه شده و اینا و خب از لحاظ ترجمه اینا خیلی مشکل داره و من تو این مدت نسبتا بیشتر یاد گرفتم درباره اینکه چطوری باید جمله بندی اینارو کرد و این حرفا، پس از فردا روزی یه پارت ادیت شدشو آپ میکنم تا برسیم تهش:)
سلام سوییت هارت،امیدوارم حال دلت خوب باشه.
میخواستم تورو به خوندن بوکم دعوت کنم و خوشحال میشم که توام یکی از آخرین تیکه پیتزاهای من بشی.♡
از وقتی که یادش میاد همین بود؛دیانای های تمایز یافتش،اجازه انجام کارهایی رو بهش میدادن که انسان های عادی فقط توی خوابشون میدیدن.
تمام این سال ها در تنهایی زندگی کرد،چون فکر میکرد متفاوته،ولی با نزدیک شدن به پایانِ زندگیِ زمین،اون و چهار پسر دیگه دور هم جمع میشن تا زندگی انسان های زمینی رو نجات بدن!
https://www.wattpad.com/story/289134024?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content
اهم اهم سلام. خب تا جایی که میدونید (یا شایدم نمیدونید، من نمدونم:|) فف هارو یمدت انپابلیش کرده بودم بحاطر یسری داستانا و کلا واتپد نبودم، اما خب الان دارم برشون میگردونم و این حرفا. بعد اینکه درباره یو تینک، اون نزدیک یسال پیش ترجمه شده و اینا و خب از لحاظ ترجمه اینا خیلی مشکل داره و من تو این مدت نسبتا بیشتر یاد گرفتم درباره اینکه چطوری باید جمله بندی اینارو کرد و این حرفا، پس از فردا روزی یه پارت ادیت شدشو آپ میکنم تا برسیم تهش:)