اینجا از عشق میگویم از عشق مینویسم از عشق میخوانم
تا روز های تلخ دوریت برایم قابل تحمل شوند.
میدانم که می آیی
آن روز که رسید
از ترس چشم هایم را میبندم
مبادا مثل رویا هایم پر بکشی
ولی تو حواست جمع باشد
وقتی چشمانم را بستم رویشان را ببوسی
تا خواب هایم به طعم بوسه هایت شیرین شود
- InscritJuly 14, 2021
Inscrivez-vous pour rejoindre la plus grande communauté de conteurs
ou
12 Listes de Lectures
- Liste de Lectures
- 72 Histoires
- Liste de Lectures
- 73 Histoires