polargreen

نزدیک به یک سال از اتمام پارالیان می‌گذره،
          	برای همین اگر حرفی بهش دارید توی‌ آخرین صفحه‌ای که امروز پابلیش شد روی‌ لینک بزنید و بهش بگید. نویسنده‌اش می‌خونه.

sisi8087

@polargreen لینکش درست نیست انگار...
Reply

HaniExo298

@polargreen با دیدن نوتیفت کلی خوشحال شدممم
Reply

Lilastoryteller

@polargreen سلام گرین :))))) این مدت می‌دونی چندین بار شد که به این فک کردم حالت چطوره ؟ چیکارا می‌کنی ؟ به جایی که نمی‌دونم کجایی کلی انرژی برات می‌فرستم. ممنون ازت بابت نوشتنت پارالیان. ممنون ازت بابت نوشته های خاص و زیبات.♡︎
Reply

mahlajhoon

سلام گرین لطفاً برگرد و برامون داستان قشنگ بنویس .خیلی ناراحتم ک میبینم نویسنده‌های با استعداد یکی یکی میرن خیلی کم شدیم ،ای کاش میشد برگشت ب 2018

mflach

@mahlajhoon این یه نشونه‌ست، وقتشه توام بری 
Reply

Lilastoryteller

سلام گرین.
          من هنوز تو دیلیت هستم و هر چند وقت یک بار چکش میکنم. ولی یک سال و خورده ای هست که نیستی. حقیقتا امیدوارم حالت بهتر باشه. من تو رو ندیدم ولی انرژیتو حس کردم. کلمات قدرت دارن و کلمات تو انقد قوی بودن که هنوز پس ذهنم هستن. 
          دلم برای شعرایی که پست میکردی تنگ شده :(
          فرستادن کلی حس خوب سمتت.

polargreen

نزدیک به یک سال از اتمام پارالیان می‌گذره،
          برای همین اگر حرفی بهش دارید توی‌ آخرین صفحه‌ای که امروز پابلیش شد روی‌ لینک بزنید و بهش بگید. نویسنده‌اش می‌خونه.

sisi8087

@polargreen لینکش درست نیست انگار...
Reply

HaniExo298

@polargreen با دیدن نوتیفت کلی خوشحال شدممم
Reply

Lilastoryteller

@polargreen سلام گرین :))))) این مدت می‌دونی چندین بار شد که به این فک کردم حالت چطوره ؟ چیکارا می‌کنی ؟ به جایی که نمی‌دونم کجایی کلی انرژی برات می‌فرستم. ممنون ازت بابت نوشتنت پارالیان. ممنون ازت بابت نوشته های خاص و زیبات.♡︎
Reply

pumpkin_6104

یهو دلم‌برای خودت و نوشته‌هات تنگ شد، فقط خواستم بدونی هنوز کسایی مثل من هستن که منتظر نوتیف داستان جدید باشن، من منتظر میمونم:(

polargreen

حتی نمی‌دونم چه‌طور باید نوشتن این رو شروع کنم. راه خیلی زیادی رو اومدیم، من و شخصیت‌های قصه همراه شما.
          نوشتن پارالیان رو در تابستان هجده سالگی‌ام شروع کردم، الان بیست سالمه و تابستان که برسه، بیست و یک ساله می‌شم.
          شاید عجیب باشه اما من از پارالیان ممنونم که گذاشت با تمام کمی و کاستی‌ام، خلقش کنم و کنارم باشه، دوستم باشه و اجازه نده که زیاد تنها بمونم.
          الان ذهنم به حدی آشفته‌ست که نمی‌دونم باید چه‌طور ازش خداحافظی کنم، فقط خوشحالم که بخشی از زندگی‌ام بوده و به گمونم اسم این احساس عشقه و من عاشق این قصه و تک تک شخصیت‌هاشم.
          تمامی شخصیت‌های این قصه و وقایع ساخته‌ی تخیلم بودن، یعنی از روایت یا داستان حقیقی یا غیرحقیقی‌ای الهام نگرفته شده بود.
           اگر بخوام یادگار این قصه رو به کسی یا چیزی تقدیم کنم، تقدیم می‌کنم به همه‌ی کودک‌های آسیب‌دیده‌ای که "خونه" براشون هیچ‌معنایی نداشت و شاید اگر اینجا بودن و این قصه رو خوندن، دنیا براشون تاریک‌تر شد‌. می‌خوام بهتون بگم که چانیول قصه دووم آورد، نویسنده‌ی این قصه دووم آورد و شما هم دووم میارین.
          پارالیان توی این زمان خونه‌ی من شد، شخصیت‌هاش دوست‌هام شدن و حالا که باید بذارم بره، خیلی تنها می‌شم اما توی این مدت کنارش به‌قدری بزرگ شدم که توان این کار رو داشته باشم.
          اگر بخوام کمی رنگ از خودم توی این خداحافظی جا بذارم، باید بگم که من تنها آرزویی که تونستم نگهش دارم آرزوی نویسنده‌شدن هست. پس من باز هم خواهم نوشت اما مطمئن نیستم که اینجا چیزی منتشر کنم. 
          قبلا یک تریبون چندصد نفره داشتم که اون دیگه برای بهبود سلامت روانم پابرجا نیست و یک جمع نقلی هست که داخلش فقط چیزهای مرتبط به نوشته‌ها رو منتشر می‌کنم. در تلگرام با آیدی greenislivinghere. داخلش لینک گروهی هست که برای پارالیانه و می‌تونید داخلش با من و بقیه خواننده‌ها حرف بزنید. اگر نشد به چنل دسترسی داشته باشید، یعنی پرایوت شده و بعدا دوباره امتحان کنید.
          درنهایت از تک تک افرادی که کنار من داستان رو تا اینجا همراهی کردن، تک تک افرادی که به دوست‌هاشون معرفی کردن و تک تک نویسنده‌هایی که حمایتش کردن ممنونم.
          اگر روزی چیز تازه‌ای در واتپد ازم ببینید، قطعا با تمام قصه‌هایی که نوشتم متفاوت خواهد بود، هرچند از این اتفاق مطمئن نیستم پس یک خداحافظیِ طولانی از طرف من برای شما.
          -گرین.
          
          
          
          
          
          

byunpeony

@polargreen من گریه دارم نمیخام تموم بشه:(
Reply

polargreen

امشب، منتظر مطالعه‌ی پارت پایانی باشید. همراهی‌تون در خداخافظی از قصه قطعا دلگرمم خواهد کرد.
          -گرین
          

sisi8087

دلم خون شد گرین (* ناله و اشک و فغان)
Reply

sisi8087

@polargreen خیلی سخته خداحافظی کردن با پارالیان، ولی شاید درستش اینه بگیم کی گفته این یه پایانه وقتی قرار نیست فراموشش کنیم؟
            
Reply