ZahraShahbazian

ChibeniTP

هلو بستی،
          
          میخوام بهت یه کتاب هدیه بدم ولی قبلش ، 
          
          بیا باهم بریم توی خیابونای لندن دور دور
          
          و بعد یه سری به پارکی که زیام داستان باهم آشنا شدن بزنیم و از کافه ای که زین برای لیام شکلات داغ خریده، هر خوراکی ای که دوست داریم بخریم و تا رسیدن به محلی که کتاب رو گذاشتم با خوردنشون مشغول شیم و کلی حرف بزنیم
          
          آ رسیدیم، همینجاست 
          
          * کتاب رو به سمتت میگیرم 
          
          با عشق تقدیم به تو، امیدوارم ازش کلی لذت ببری❤️
          
          لاو یو❤
          
          https://www.wattpad.com/story/305086937?

hel__iavv

سلام داداش*-*
          من و دوستم داریم توی این اکانت یه داستان آپ میکنیم که ژانرش تاریخیه
          خوشحال میشم بهش سر بزنی و اگه خوشت اومد حمایت کنی♡
          https://www.wattpad.com/story/320133725?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=hel__iavv&wp_originator=zY3XOAWNPwDTzO%2F6T2fJnc87PSi24MMwN%2BDy%2FBjIjnZOoHFj8RX5c90PVZeex3er%2BxDYvhNZlpYR0cCSuXi8hLWvsEcykRREfzDqTO11CPKU6etgl2Im5J%2BxP94WcHIg

jbeebs_s