sahaar89Xx

15*18  :')

rahahlip

@sahaar89Xx مث خوابه برامممم
          	  صبح از خواب بیدار شدم گفتم دستیل واقعا ریل شده یا خواب دیدم :"
Reply

sahaar89Xx

@rahahlip منم، همش میگم یعنی واقعا بلاخره شد؟
Reply

rahahlip

@sahaar89Xx اصن من هنوز تو شوکم باورم نمیشه...
          	  هرکارم میکنم میگم فکر نکن بهش میبینم نمیشه اصن :)
Reply

captainharryedward

ووت و كامنت هات خيلي انرژي ميدن♥️♥️♥️♥️
          مرسي كه وقتت رو براي من گذاشتي

captainharryedward

@sahaar89Xx 
            فداتشم من♥️♥️
Reply

sahaar89Xx

@captainharryedward ⁦♥️⁩⁦♥️⁩⁦♥️⁩⁦♥️⁩
Reply

sahaar89Xx

@captainharryedward awwww مرسی بابت بوکت، کلی شادم کرد
Reply

he_callsme_Nahal

سلام دوست عزیزم!
          امیدوارم حال دلت خوب باشه!
          
          من یه رمان عاشقانه ایرانی نوشتم و خیلی خوشحال میشم که یه نگاهی بهش بندازی...
          دختر و پسر داستانمون دانشجو ان و داستان خیلی پیچیده نیست که توی این روزا که همه مون کلی مشغله داریم، ذهن آدمو کار بگیره... 
          ولی در حدیه که جذبت کنه و مشتاقت کنه که ادامه شو بخونی. 
          داستان از دید اول شخص روایت میشه و یخورده با لحن کتابی نوشته شده ولی گفت و گو هاشون محاوره ایه... 
          یه کوچولو و در حد معمول هم صحنه داره. 
          این کتاب فنفیک نیست و همه اش از ذهن خودم ساخته شده. 
          
          خلاصه که سر زدن بهش ضرری نداره :)
          
          ɱαԋԃιҽԋ
          
          https://www.wattpad.com/story/242360527

sahaar89Xx

15*18  :')

rahahlip

@sahaar89Xx مث خوابه برامممم
            صبح از خواب بیدار شدم گفتم دستیل واقعا ریل شده یا خواب دیدم :"
Reply

sahaar89Xx

@rahahlip منم، همش میگم یعنی واقعا بلاخره شد؟
Reply

rahahlip

@sahaar89Xx اصن من هنوز تو شوکم باورم نمیشه...
            هرکارم میکنم میگم فکر نکن بهش میبینم نمیشه اصن :)
Reply

aphroditeff

ممنون بابت ووت ❤❤

aphroditeff

@sahaar89Xx  واییی عزیزم ممنون به من لطف داری شما 
Reply

sahaar89Xx

@iceangleff  مرسی بابت داستان قشنگت♥
Reply

nirvana_stories

در این هوای سمی گیر افتاده ای ! بوی تعفن لاشه ی گندیده ی روحت همه جا را برداشته و تو هنوز بی اعتنا امروزت را به فردا میدوزی ‌. بی اعتنا به تمام احساسات پر رنگت که آنها را پوچ میشماری و در نطفه جانشان را میگیری و روزگار که همیشه پیرمرد خرفتی بود که از تکه تکه کردن قلبت لذت میبرد بازی کثیفی را با تو شروع کرد و تو چه احمقانه بازیچه ی دست آن پیرمرد شدی !
          .
          سلام عزیزم من یه فف لری نوشتم خوشحال میشم بخونی و نظر بدی❤
          https://my.w.tt/SPuexyExOZ