saraamirian

Rest in Peace Liam :’)

Marry____

سلام. من یادمه خیلی سال پیشا تو مسیج بردم چندبار باهم حرف زده بودیم. دلم میخواست حالتو بپرسم و بدونم تو این روزای سخت اوضاعت چطور پیش میره؟ امیدوارم خوب باشی♥️

saraamirian

@Marry____ قربونت عزیزه دلی ❤
Reply

Marry____

@saraamirian  منم بد نیستم. میگذره. دوباره قوی تر برگشتم به فندوم و واتپد بخاطر همین حالم بهتر از قبله. خوشحالم هنوز هستی و چک میکنی پیاماتو. منم امیدوارم هرجا هستی خوشحال و سلامت باشی مهربون.
Reply

saraamirian

@Marry____ امیدوارم هرجا که هستی دلت شاد و تنت سالم و لبت خندون باشه لاو ❤
Reply

zizo_cn

shimshim_oned

Zahra1370

جایی در بین خواب و بیداری می دوید…نور شدیدی چشم هایش را کور کرد…او می دوید و چیزهایی پشت سر او می دویدند…جنگل تاریک و پر از سایه های غریب بود…صدای پای تعقیب کنندگان نزدیک و نزدیک تر می شد…زمزمه هایی از پشت سرش شنید…کسی چیزی زمزمه کرد و او به زمین پرتاب شد…با اندک توانش برگشت تا آنها را ببیند
          سه نفر با شنلهای بلند مشکی ، چهره هایشان را زیر کلاه آن پوشانیده بودند…دیگر کارش تمام بود...
          
          جسیکا سراسیمه از خواب پرید.. باز هم آن خواب لعنتی... از وقتی به دانشگاه آمده بود خواب هایش شدیدتر و ‌واضح تر شده بود.. یادش آمد همین چند هفته پیش یک دختر دبیرستانی ساده بود و زندگی اش بی هیچ چالش خاصی پیش می رفت.... دیگر آن جسیکای قدیمی را نمیشناخت... اما مشکل اینجا بود که جسیکای جدید را هم نمی شناخت.. او اینجا در میان جادوگران هم غریبه بود و باید رازی مهم را در این دانشگاه عظیم پنهان می کرد…این مدت دنیا برایش بیگانه و خودش برای خودش بیگانه ترشده بود... "من کی هستم؟... بهتره بگم من چی هستم؟ ..." 
          
          کتاب هزار صفحه ای «دانشگاه جادوگری سانهاید» قراره به انگلیسی ترجمه و چاپ بشه. این کتاب کامل شده و فصل به فصل داره پابلیش میشه. اگه بیای،بخونی و کامنت بذاری و حس و حالت رو از داستانم برام بگی، کمک بزرگی به بهبود داستانم می کنی. مطمئن باش تک تک کامنت هات برام با ارزشن
          
          https://www.wattpad.com/1190533609?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading_part_end&wp_uname=Zahra1370&wp_originator=5L9tWj6ZZMDw0g%2BZaXuMV0qDh7ahJZ5M1Y6J6Y3gXSxNXTj7s7SKrCZ48%2Bec5p%2BNEqLs8CyPEJwxx7ooe5R4oASNZldw5qqpnknuEV5wCMt8VDYp9EXPbaIPi%2B7bw%2FDD
          

sonyia_directioner

          سلام بانو/آقای زیبا♥️
          مزاحمت شدم تا بهت بگم یه داستان فوق العاده رو داری از دست میدی✨
          داستان متفاوتی که میدونم عاشقش میشی
          یه سر به اطلاعاتش بزن و اگر خوشت اومد خیلی دوست دارم که توسط تو خونده بشه و نظرت رو بدونم 
          بوی الکل و رد خون در اختیار شماست
          https://www.wattpad.com/story/283773953?utm_source

saraamirian

@bellona_directioner وقت کنم حتما بیب ❤
Reply

sonyia_directioner

سلام عزیز دلم
          امیدوارم توام از اون کسانی باشی که دنبال ترجمه ی مای پلیسمن میگردن ‍♂️
          بیب من این کتاب رو ترجمه کردم و دارم تو اکانت اصلیم آپش میکنم
          باور کن خوندن کتاب مشتاق ترت میکنه 
          اگر دوست داری (منم خوشحال میشم بخونیش) لطفا بهش سر بزن 
          لایک و سیو و کامنت هم میدونم میکنی♥️
          ●○●به علاوه چندتا فن فیک به قلم خودم هست که امیدوارم انقدر نظرت رو جلب کنه که بخوایی بخونیشون ❤️❤️
          https://www.wattpad.com/story/283903229?utm_sour
          
          
          

saraamirian

@bellona_directioner هی بیب واوه چقد عالیی حتما هانی چرا ک نه مرسییی ❤❤
Reply

SAMA-PAYNE

saraamirian

@SAMA-PAYNE اووه حتما بیب چرا ک نه مرسی لاو ❤❤
Reply