saras_avalon

سلاااام
          	کاور آفرودیت رو عوض کردم
          	یوقت گمش نکنید
          	با یه داستان جدید و یه ایده ی جدید چند وقت دیگه برمیگردم.منتظرم باشید✨

sam_hanoul

خوشحال میشم نگاه بندازید ؛)
          
          •  توضیحات داستان:
          ❞ من برات خطرناکم‌. میتونم تو رو با این عشق خفه کنم. میتونم تمام وجودت رو به اسارت خودم دربیارم و یا حتی بدتر... میتونم کاری کنم که نتونی حتی یک لحظه بدون من زندگی کنی...❝
          
          سریر مقدس. داستانی درباره‌ی انتقام‌های خونین، قلب‌های آتشین و بوسه‌های زهرآگین. 
          شاهزاده نامجون به خاطر ماهیت بی ارزشش به عنوان یک بتا از خاندان سلطنتی کاملور طرد شده است. حالا سال‌هاست که دور از برادران آلفا و مادر پلیدش زندگی میکند. اما طولی نمیکشد که پای شاهزاده دوباره به دربار باز میشود. سانیا، ملکه‌ی زیبا ولی نادان کاملور نقشه‌ی حمله به کاریستینیا در سر دارد و ناگریز، شاهزاده‌ی طرد شده را به عنوان فرمانده‌ی ارتشش بر میگزیند. 
          حالا، او در اسارت دروغ‌هاست و زمانی که با شاهدختی از کاریستینیا ملاقات میکند، همه چیز بدتر و حصار دروغ‌ها هر لحظه تنگ‌تر میشود...
          https://www.wattpad.com/story/284272862?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=sam_hanoul

myunamoon

سلام 
          ببخشید که بدون اجازه توی مسیج بوردت اومدم 
          من تازه کارم و تازه شروع به نوشتن کردم 
          اگه میشه یه سر به بوکم بزنین و ایگنورم نکنین =]
          https://www.wattpad.com/story/343872097?utm_source=android&utm_medium=com.instagram.android&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=azmyuna17&wp_originator=rzZw9WWbLis3AmCLhutSDC8LKzO98fA%2FwV%2BQkloE4Jhmy71NiWhZP6kRT2ejeHdlZtb4mjT9%2BSsTxJ4VOkU931Nxbd%2BHlONYFz3qLQ7gf2gssa0sVswTzUNnOuddcLNe

vaniyaamani97