Sign up to join the largest storytelling community
or
seeke_r
Dec 12, 2022 09:47AM
سلام.لازم دونستم موضوعی رو بگم.من عزادارم.رخت سیاه خواهر و برادرهام تنمه.نمیتونم به چیزی غیر از خنده خشک شده روی لبشون فکر کنم.نه تنها من بلکه همه دست و دلشون به غذا خوردن نمیره چه برسه به نوشتن که...View all Conversations
Story by 𝐒𝐞𝐞𝐤𝐞𝐫
- 1 Published Story
Jung (정)
8.9K
2.4K
34
"_ میدونی پسرجون...هرکسی یه جوری میبوسه.یکی میبوسه که بوی وجودش رو نفس بکشه.یکی میبوسه که از بودنش...
#46 in sad
See all rankings