توی جایی بین ابرها...
یه پسر بود که بهش میگفتم خورشید...
اون خورشید من بود و منم ایکاروس اون...
برخلاف قوانین من عاشق اون شدم و اون عاشق من...
قرار بود طبق افسانه ها اون به بالهای من بتابه و من سقوط کنم...
قرار بود باعث مرگ من و شیون مردم یونان بشه...
اما آیا افسانه ها همیشه حقیقتو میگن؟
********
هی دوستم.
ممنان میشوم اگه یه داستان یک تازه کار نگاهی کنی.
موضوع متفاوته و نمونش توی واتپد نیست.
پسسسس.
با تچکر.
=)
https://my.w.tt/HitDuobkwX
هفته ای چند بار بهم تجاوز میکنه
به بدترین روش
کاش هیچوقت نمیخواستم مهاجرت کنم
اونطوری هیچ وقت دست لیام پین نمیوفتادم که حالا توی جهنمش عذاب بکشم و بسوزم و بسازم
ولی میدونی چی بیشتر از همخ قلبمو به درد میاره؟
اینکه اون از درد کشیدنم لذت میبره
اینکه اون خیلی معرور و خودپسنده
اینکه اون حتی نمیزاره با روبی و ادل و لویی بگو بخند داشته باشم
اینکه ون خیلی وقتا توی تخت باهام بد رفتار میکنه و منو در حال رها میکنه که نیاز هام تکمیل نشدن
اینکه اون به زبونی حرف میزنه که من نمیفهمم
اما با اینحال
حس میکنم عاشقشم
اره
اینه که از همه چی بیشتر قلبمو به درد میاره
_____________________________________
هی لاولی
خوشحال میشم به فن فیکم سر بزنی
این فن فیک رتبه ی اول رو داشت ولی به اشتباه پاک شد
ممنون میشم حمایتم کنی
پشیمون نمیشی
https://my.w.tt/EIlEYGQNfW
@reihaneh1908
ایشالا تا اخر این هفته میزارم
عاره خیلی بد شد
همش تقصیره این واتپده کیریه
اخه من نمد لایبرری چیکار به خوده استوری داره
چرا من باید از لایبرری پاک کنم و اون استوری کلا پاک شه؟:/