silverfic

واقعا از این مدل کامنت هایی که همش حق به جانب میگن چرا پارت نمیزاری ، پارت بعدی کو یا کی میاد دارم خسته میشم ! 
          	برای اون یه سری از افراد هم که فکر میکنین فقط من دارم کم کاری میکنم و در ازای ووت و کامنت ها باید درجا پارت بزارم باید بگم تعداد ووت و کامنت ها نسبت به ویو ها اصلا جالب نیست و اگه قرار باشه همین جوری بره جلو و همه سایلنت ریدر باشن و فقط هی غر بزنن پارت بعد پارت بعد ، از این به بعد دوباره شرط گذاشته میشه . 
          	و اینکه قبل از هر نوع قضاوت و نتیجه گیری لطفا اول همه چی رو بخونین و ببینین ! 
          	من خیلی واضح داخل پارت اخر گفتم که درگیر امتحاناتم و دقیقا نمیدونم کی میتونم پارت جدید بنویسم ، توی تلگرام هم حدودا گفتم که پارت کی گذاشته میشه . 
          	نه گفتم این مدت پارت اپ نمیکنم نه چیزی ، تنها چیزی هم که ازتون خواستم یذره درک کردن شرایط بود ولی واقعا مثل اینکه انتظار زیادیه ! 
          	واقعا خسته کننده است این وضعیت . 

Coffee_milk

@_1FanGirl_ برای شعور مخاطب احترام قائل نیست اصلا با اینکه مورد همایته و هم ووت خیلی خوب میگیره هم کامنت
Reply

felix1389

@silverfic دوره امتحانات واقعا دوره ی سختیه...تو مجبور نیستی خودتو خسته کنی و آپ بزاری ما منتظر میمونیم تا امتحاناتت تموم کنن:))
          	  و البته من از هردو فیکت خوشم اومده و جزو فیک های موردعلاقه منه:))
Reply

HediGh

خسته‌نباشی،معذرت‌میخوایم‌اگه‌اذیت‌شدی
Reply

yasamis1920

سلام اگه یه فیک با وایب آبی و ژانر فانتزی و درام دوست دارید خوشحال میشم نگاهی به فیک دوست من بندازید و  با ووت و کامنت هاتون یکوچولو حمایت کنید:)
          -----
          
          _نگاهم نمی‌کنی، چشم‌آبی؟... به جرم کدوم گناهم معبودمو ازم گرفتی؟... این همه مدت ازم فاصله گرفتی و هنوز هم فرقی نکردی... تو فرشته‌ی من بودی؛ کی وقت کردی قلبتو ازم بگیری؟... شاید من اشتباه می‌کردم... شاید نباید می‌ذاشتم وارد زندگیم بشی!
          _آره! نباید می‌ذاشتی... اومدی که همینو بشنوی؟
          _دروغ گفتن هم یاد گرفتی؟
          _تو زیادی متوهمی... من حقیقتو گفتم.
          _با قلبم زیادی بی‌رحمی، عزیزکرده! یادت نره امروز چقدر شکستیم... قلب من که تکه‌تکه‌ست، ولی تو به همین تکه‌های کوچیکم هم رحم نکردی... برای آخرین لحظه فقط یه چیزو از قلبت می‌خوام: حرفای امروزتو هیچ‌وقت یادت نره... چون تهیونگی که امروز میره، دیگه برنمی‌گرده!
          
          https://www.wattpad.com/story/397012397?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=gahanbakhshmona

silverfic

واقعا از این مدل کامنت هایی که همش حق به جانب میگن چرا پارت نمیزاری ، پارت بعدی کو یا کی میاد دارم خسته میشم ! 
          برای اون یه سری از افراد هم که فکر میکنین فقط من دارم کم کاری میکنم و در ازای ووت و کامنت ها باید درجا پارت بزارم باید بگم تعداد ووت و کامنت ها نسبت به ویو ها اصلا جالب نیست و اگه قرار باشه همین جوری بره جلو و همه سایلنت ریدر باشن و فقط هی غر بزنن پارت بعد پارت بعد ، از این به بعد دوباره شرط گذاشته میشه . 
          و اینکه قبل از هر نوع قضاوت و نتیجه گیری لطفا اول همه چی رو بخونین و ببینین ! 
          من خیلی واضح داخل پارت اخر گفتم که درگیر امتحاناتم و دقیقا نمیدونم کی میتونم پارت جدید بنویسم ، توی تلگرام هم حدودا گفتم که پارت کی گذاشته میشه . 
          نه گفتم این مدت پارت اپ نمیکنم نه چیزی ، تنها چیزی هم که ازتون خواستم یذره درک کردن شرایط بود ولی واقعا مثل اینکه انتظار زیادیه ! 
          واقعا خسته کننده است این وضعیت . 

Coffee_milk

@_1FanGirl_ برای شعور مخاطب احترام قائل نیست اصلا با اینکه مورد همایته و هم ووت خیلی خوب میگیره هم کامنت
Reply

felix1389

@silverfic دوره امتحانات واقعا دوره ی سختیه...تو مجبور نیستی خودتو خسته کنی و آپ بزاری ما منتظر میمونیم تا امتحاناتت تموم کنن:))
            و البته من از هردو فیکت خوشم اومده و جزو فیک های موردعلاقه منه:))
Reply

HediGh

خسته‌نباشی،معذرت‌میخوایم‌اگه‌اذیت‌شدی
Reply