moonriver85

عدالت،کلمه ای به ظاهر ساده اما سخت!
          عدالت چیزیه که کل دنیا بر سرش جنگ دارند..
          و بیشترین چیزی که در حقش عدالت رعایت نمیشه،عدالت برای زنان هست..
          تمام ظلم ها ‌و بی‌عدالتی ها در حق زن هاهست..
          اما اگر یکی از همین زن ها که به حقوق برابر و حقوق زن ها باور داره،پا به دنیای عدالت بزاره و تموم تلاششو برای برقراری عدالت برای زن ها بکنه..اینجاست که تازه جنگ واقعی بر سر عدالت آغاز میشه!
          من،جنی کیم هستم..
          وکیل قاطع و شجاع دنیای عدالت..
          و یه دختری که با تموم سختی ها و دشواری ها میجنگه تا عدالت رو برای زن ها برگردونه..
          https://www.wattpad.com/story/386502415?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

moonriver85

عشق قدرتمند من..
          به معنی یه عشقیه که بهت قدرت میده..
          و میتونه ازت محافظت کنه..
          اگر کسی که عاشقشی،فرد قدرتمندی باشه و این توانایی رو داشته باشه که ازت محافظت کنه..اون عشق یه عشق قدرتمند به حساب میاد..
          به شرطی که خودت هم بتونی اون قدرت لازم رو داشته باشی..
          وقتی با یه فرد قدرتمند باشی،خواه ناخواه خودت هم یه فرد قدرتمند میشی..
          و اعتماد به نفس اینو پیدا میکنی که به همه اثباتش کنی..
          من کنار تو هم عشق قدرتمند خودم رو پیدا کردم،هم‌ اعتماد به نفس کافی برای اثباتش رو..
          دوستت دارم،عشق قدرتمند من!
          https://www.wattpad.com/story/385300364?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

moonriver85

فرض کن یک روز سوار اتوبوس بشی‌‌..
          بدون شناخت راننده و دونستن مقصد..
          فقط به خاطر اینکه آرامش بگیری و حالت بهتر شه..
          و از جایی که هستی دور بشی‌‌..
          اما ناگهان پلکات سنگین میشه و خوابت می‌بره..
          و خواب های مختلف می‌بینی و میری داخل عالم رویا..
          و وقتی که بیدار میشی،همه چیز متفاوت باشه و دیگه نه از راننده خبری باشه نه از مسافرها..
          و خودت باشی و خودت!!
          به دنیای شیاطین و ماورایی ما خوش اومدی پارک رزان...!:)
          https://www.wattpad.com/story/382041969?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

moonriver85

تو که به عشق اعتقادی نداشتی جیمز!
          پس چی‌شد؟!
          فراموش نکن!
          عشق برای تو مثل یک زهر میمونه..
          که می‌تونه تو رو به کام مرگ بکشونه..
          دوست ندارم ببینم مثل یک احمق غرق تماشای چشم های یک دختر بشی و دروغ های قشنگشو باور کنی..
          یادت باشه توی دنیای ما عشق یه دروغ بزرگه..
          و می‌تونه غیرقانونی و نافرمانی از قوانین ما تلقی بشه‌‌..
          پس بهتره عاقل باشی پسر!
          https://www.wattpad.com/story/376412654?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

moonriver85

آدما خودشون مصوب مرگ و موهای سفید بقیه میشن‌..
          بعد آخرشم میگن ارثیه یا قسمت بوده..!
          تو این دنیایی که با زندانی کردن یه قناری یا کشتن یه جاندار جشن میگیرن یا اونو خوشحالی میدونن،انتظار عدالت نداشته باش!
          این دنیا یه جنگ و مبارزست..
          یا میکشی،یا کشته میشی!
          حالا بستگی به خودت داره که تصمیم بگیری قربانی باشی یا قاتل..!
          یه قربانی که ازش به عنوان جنس ضعیف یا بی دفاع یاد میشه یا یه قاتل که ازش به عنوان یه قهرمان جنگ ستیز یاد بشه!
          https://www.wattpad.com/story/371816176?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

sam_hanoul

سلام خوشحال میشم یه نگاه بندازید :)
          
          ❞ من برات خطرناکم‌. میتونم تو رو با این عشق خفه کنم. میتونم تمام وجودت رو به اسارت خودم دربیارم و یا حتی بدتر... میتونم کاری کنم که نتونی حتی یک لحظه بدون من زندگی کنی...❝
          
          سریر مقدس. داستانی درباره‌ی انتقام‌های خونین، قلب‌های آتشین و بوسه‌های زهرآگین. 
          شاهزاده نامجون به خاطر ماهیت بی ارزشش به عنوان یک بتا از خاندان سلطنتی کاملور طرد شده است. حالا سال‌هاست که دور از برادران آلفا و مادر پلیدش زندگی میکند. اما طولی نمیکشد که پای شاهزاده دوباره به دربار باز میشود. سانیا، ملکه‌ی زیبا ولی نادان کاملور نقشه‌ی حمله به کاریستینیا در سر دارد و ناگریز، شاهزاده‌ی طرد شده را به عنوان فرمانده‌ی ارتشش بر میگزیند. 
          حالا، او در اسارت دروغ‌هاست و زمانی که با شاهدختی از کاریستینیا ملاقات میکند، همه چیز بدتر و حصار دروغ‌ها هر لحظه تنگ‌تر میشود...
          
          https://www.wattpad.com/story/284272862?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=sam_hanoul

alirezam812

اگه از فیک های مافیایی که اتفاقات پشم ریزون دارن خوشت میاد
          اگه از فیک های مافیایی بلکتن خوشت میاد
          اگه از فیک های مافیایی که دختره فقیر و بدبخت عه و هیچ قدرتی نداره...خسته شدی
          بهت پیشنهاد میکنم این فیک رو بخونی....
          
          https://www.wattpad.com/story/368087003?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=alirezam812

Lady_matildaa

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه..
          یه نویسنده تازه کارم و برای کارامم به حمایت نیاز دارم
          پارت اولو بخون خوشت نیومد میتونی ادامشو دنبال نکنی
          خلاصه اگه فیکای تهنی میپسندی درخدمتمم
          https://www.wattpad.com/story/367286742?utm_source=android&utm_medium=app.rbmain.a&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Lady_matildaa

moonriver85

گاهی وقتا بین جنون و عاقل بودن فقط یه مرز باریک وجود داره.. 
          به اندازه ی یه تار مو! 
          ولی بستگی داره تو به سمت کدوم کشش پیدا کنی.. 
          و به کدوم متمایل بشی.. 
          که من "جنون" رو انتخاب کردم! 
          
          https://www.wattpad.com/story/364625617?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85