من واقعا از آپ مای ترن پشیمونم....
دلم میخواد بعد کنکورم یه کار جدید رو شروع کنم..
یا شاید انجلو قوی تر ادامه بدم؟
بیاین نظر بدین شومبول گومبولیا من.."))))
نقطه شروع داستان ما دقیقا مشخص نیست!
من پرت شدم داخل تاریکی که باریکه نوری که ازش ساطع میشد نشون دهنده یه <عشق >بود
و البته منبع اون باریکه نور....
تابو های اطرافیان من بود که تبدیل شد به عقده،
تبدیل شد به یک حس!
و حالا کوک من دست تو رو ول نمیکنم
مشکل نیست تهیونگ بخواب!
من تو سیاهچاله ناخودآگاه ات هم باهات هستم
من <سایه> توام
ولی الان همراه باهم داریم تو تاریکی آرومی زندگی میکنیم
این تاریکی با وجود الگوهای کهنی که دیگران داخلش شکل دادن قشنگه ...
چون سرچشمش قشنگه نه خط های ریز و درشتی که باعث شکل گیری این عشق شد!
پس بیا غرق شیم تو ابن تاريکی تا لحظه کشیده شدن تو سیاهچاله!https://www.wattpad.com/story/376428619?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Anima_animos
کیم تهیونگ پسری بیست و چهارساله که عاشق برادر ناتنی خودش میشه و وقتی جونگکوک متوجه احساسات عمیق تهیونگ میشه اون هر بار به شدت پس میزنه مهم نیست اون مرد چند بار میشکنه و چه زجری تحمل میکنه و بنظرتون چی میشه اگر توی تصادف تهیونگ وارد بدن معشوق جونگکوک بشه ؟ می تونه از اون همه اتفاق جون سالم به در ببره ؟ می تونه به بدن خودش برگرده ؟
و کلی سوال دیگه....
------------------------------------------------
-آدم نمی تونه از کسی که دوستش داره دست برداره ، یعنی اگر خودشم بخواد دلش این اجازه رو بهش نمیده . واقعیتش اینکه شاید برای چند ساعت اعصبانی بشی ، اضحار بی تفاوتی کنی یا به خودت تلقین کنی که دیگه پیگیرش نیستی و دست برداشتی ازش ، ولی این دل وامونده مگ دست برمیداره ازش ؟مگه این دل کنده میشه ؟هزار بار خودت رو راضی کن برات مهم نیست و بهش فکر نمیکنی ولی باز با ی بار شنیدن صداش یا رسیدن ی پیام ازش قلبت به تپش میوفته و می تونی صداش رو بشنوی . ولی وقتی ی نفر از ته دل دوست داشته باشی دیگه گذشتن ازش غیر ممکنه...
------------------------------------------------------I think you'd like this story: "My Gazelle ٫Vkook٫" by Seti656700 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/374891388?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Seti656700
خوشحال میشم نگاهی بندازید :))
عشق مقدس است همچون نام مریم در انجیل!
و من، به زنجیر کشیده شده در این بند گرفتارم
در لای به لای تارهای مواج موهای تو
غرق شده در قهوه ای تلخ چشمان تو
و در عطش بوسیدن یاقوت های سرخ تو
در حسرت دوستت دارم های تو
مجنون و دیوانه همجنس خود...
_________________
+خفه شو!
+خفه شو عوضی!
+بسه دیگه بسه!
+من یه آشغال منحرف نیستم!
یه روانی کثیف نیستم!
یه هوس باز کریه نیستم!
مریض نیستم!
نجس نیستم!
+من فقط دوست دارم لعنتی همین!
میفهمی؟دوست دارم!
+من..فقط...دوستت دارم....
__________________
تهیونگ پسریه که به خاطر گرایشش از خانواده طرد شده و جونگ کوک؟...میدونید..اون حالش خوب نیست...
[ بوسیدن تو ]
https://www.wattpad.com/story/367462197?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=mohadese8897
دوس داشتین سر بزنین:)