ameliaf2001
می نویسم
یادگاری برای برای آبی زندگی ام
همان آبی ای که تا جان داشت مرا رها نکرد
می نویسم... برای آنکه آبی را سرسبز کرد
طراوت بخشید و از میان برد
از میان برد تمام آبی ذهنم را و قلبم را سبز کرد و خودش شد جوانه ای برای یک جنگل
شد آبی ای برای آسمان آن
مرداب ان
دریاچه ان...
روشنایی خورشیدش نوازشگر گلبرگ گل نیلوفر
قطره های باران آسمانش امید بخش دل بیقرار پیچک ها
می نویسم
برای آنکه آواز خواند
زندگی بخشید و جان داد