firoo_sunshine

خلاصه ی فیکشن من جنی شاهدخت هفتم گوریو مادرم به گیسانگ از سلسله ی هانه اون صیغه ی مورد علاقه ی پادشاهه اما منو برادر تنیم مجبور بودیم واژه ی نامشروع رو تمام عمر با خودمون بکشیم برای فرار از ازدواج با پسر عموم به سرزمینهان رفتم و اونجا با شاهزاده های هان آشنا شدم.
          
          https://www.wattpad.com/story/376207159?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=firoo_sunshine

Lady_matildaa

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه..
          یه نویسنده تازه کارم و برای کارامم به حمایت نیاز دارم
          پارت اولو بخون خوشت نیومد میتونی ادامشو دنبال نکنی
          خلاصه اگه فیکای تهنی میپسندی درخدمتمم
          https://www.wattpad.com/story/367286742?utm_source=android&utm_medium=app.rbmain.a&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Lady_matildaa

Lafaaa5

شیطان هم یه فرشته‌ست 
          میگی چرا اینو میگم؟ چون حتی شیطانم بخاطر عشق میتونه تغییر کنه و جونشو به خطر بندازه.
          حتی اگه مافیا سرشناس کره ام باشی نمیتونی جلو عشقتو به یه فرد عادی بگیری...یعنی اون دختر خوش شانس کیه؟
          دختری با موهای چتری و چشمای درشت...آیا سرنوشت باهاشون یاره تا باهم بمونن؟
          
          ژانر: عاشقانه مافیایی 
          
          کاپل اصلی: لیسا×کوک
          
          کاپل فرعی:تهیونگ×جنی ، جین×جیسو ، رزی×جیمین
          
          فیک در حال آپه خوشحال میشم حمایتم کنی:)
          
          
          https://www.wattpad.com/story/364950526?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Lafaaa5

Firooze2002

سلام دوست داشتی خلاصه‌اشو بخون>>
          
          همه چیز از جایی شروع شد که امپراطور، کسی که باید پدر صداش میزدم، تصمیم گرفت صیغه‌ی پسرعموی اولم بشم!
          
          من جنی، شاهدخت هفتم گوریو، مادرم یه گیسانگ از سرزمین هانه!
          اون صیغه‌ی مورد علاقه‌ی امپراطوره و منو برادر تنیم مجبور بودیم واژه‌ی نامشروع رو تموم عمر با خودمون بکشیم!
          برای فرار از ازدواج اجباری به سرزمین هان پناه بردم تا برادرمو پیدا کنم!
          اما اونجا درگیر دو شاهزاده‌ی هان، تهیونگ و سهون شدم!
          
          https://www.wattpad.com/story/366062796?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Firooze2002

Dreamer066

سلام قشنگم :)♡ مطمئین نیستم به این ژانر علاقه داشته باشی اما من به تازگی یک مجموعه مافیایی-عاشقانه رو شروع کردم و خیلی خیلی خوشحال میشم اگه بهش یه شانس بدی>.<♥︎
          البته که لازم به ذکره این کتاب فن فیک نیست تمامی کرکترها متعلق به خودم هستند.
          Genre: Romance, smut, BDSM, mafia
          https://www.wattpad.com/story/347461429
          اقتباسی از واقعیت.

a_z_tah_yna_

سلام امیدوارم حالت خوب باشه خوشحال میشم یه سر به لیست فیک هام بزنی و اگه دوست داشتی بخونی و فالوم کنی 
          فیک I Don't Know 
          ژانر :عاشقانه ، مافیایی،اسمات 
          برای خوندنش روی این لینک بزن 
          https://www.wattpad.com/story/351483765?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=a_z_tah_yna_
          فیک I Don't Know 2
          ادامه فیک بالا هستش که داخل بوک جدید آپ میشه 
          https://www.wattpad.com/story/361013996?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=a_z_tah_yna_
          

kimyooae3

سلام آرمی من یوآ هستم و یکی از معروف ترین داستانای واتپد رو برات آوردم:)
          خوشحال میشم بخونید و شما هم یکی از دوستای رویایی داستانای یوآ بشید^^
          از اونجایی که داستان ها موضوع جالب و زیبایی دارن مطمئنم که پشیمون نمیشی پس یه سر به پیجم بزن و فالو کن، داستانامو ببین و توی ریدینگ لیستت اضافشون کن ازشون خوشت میاد قول میدم؛)♡ 
          
          https://www.wattpad.com/story/287572547?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=kimyooae3&wp_originator=0A6525QeUrwNVmn4zhbY1VaPDpoFm8gD0B5oYmxyAON%2Blk49xKT%2FmLAsXAjzOFMLKwC27xiErLnokmMbthWTSq49GuyUxOVN5LwTyIlCTMykTlsU7bSzJsyfp8h2APyy 
          
          ___________❦︎___________

callagust

های چطوری ؟
          خوشحال میشم به بوکم سر بزنی و نظرتو بگی ❤️
          هوسوک به چشم های خیس دختر نگاه کرد تمام ذهنش داشت هول چشم های سرد و بی احساس دختر میچرخید حالا مجبور بود حقیقتی که خوابو از چشم هاش گرفته رو به زبون بیاره تا شاید این سکوت کر کننده رو بشکنه " میدونم که من الان برات غریبم ولی تا وقتی بخوای من پیشتم قلب من همیشه متعلق به تو بوده و هست "
          https://www.wattpad.com/story/324609694?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=callagust&wp_originator=OpeLIosdbjNGrK%2Flau0t9mH1fEIDi6zh6WDXNQOt%2BZXL%2F%2FoHhE6kzVy2YChhKI6p%2BMK60PhTfc4ZSeOCxD%2FJrhFfQelt2X9suV50IRFm%2BnJjE%2BAF3B4H%2B22%2Fgoib5ndr

Melody7979

♡های لاولی ببخشید بی اجازه این پیام رو اینجا میزارم♡ 
          
          سناریو از کاپل لیسکوک(لیسا و جونگ‌کوک) آپ کردم،اگه دوست داشتی بهش سر بزن♡ 
          
          قسمتی از سناریوی ♡فرمول عشق♡ :⇩⇩⇩
          وقتی موضوعی رو برای جونگ‌کوک توضیح میداد،تنها چیزی که میدید تکون خوردن لب‌های لیسا بود...
          به چشم‌های لیسا و مژه‌های بلندش نگاه کرد ولی....... 
          
          https://www.wattpad.com/story/314923945?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Melody7979&wp_originator=Od%2Fga8eWsR3%2FbYx%2FvkO23yQb9bKtDHSPo%2BHykqD2GUnDeqPlImyhZpqzHIdgMdgdz3Zh3Pk205Dk3h4qLNbLYpv6nJa%2BFM6nO5iBWhUg96PJDdBuG4CnbpwgDfufmml1