thriley7

هایی:>
          	میدونم شرطا رسیده و بابت اینکه تا الان پارت جدید رو نزاشتم عذر میخوام
          	اما امروز یکم گرفتار بودم ، تا اخر شب یا شاید فردا پارت جدید رو آپلود میکنم:)
          	
          	لاو یو آل3>

ZaharaKahrobae

سلام عزیزم  خسته نباشی یه سوال داشتم ادمینی به اسم جئون لی لی میشناسی؟اگه میشناسی میشه ایدیشو بدی لطفا؟

ZaharaKahrobae

مرسی عزیزم❤️
Reply

thriley7

@ZaharaKahrobae سلام عزیزم نه نمیشناسم:)
Reply

thriley7

هایی:>
          میدونم شرطا رسیده و بابت اینکه تا الان پارت جدید رو نزاشتم عذر میخوام
          اما امروز یکم گرفتار بودم ، تا اخر شب یا شاید فردا پارت جدید رو آپلود میکنم:)
          
          لاو یو آل3>

thriley7

های♡
          بچها من میخوام پارت جدید رو اپلود کنم اما متاسفانه ارور میده و نمیشه ، نمیدونم چیکارش کنم.
          چند ساعت دیگه دوباره امتحان میکنم.

sam_hanoul

خوشحال میشم نگاه بندازید ؛)
          
          •  توضیحات داستان:
          ❞ من برات خطرناکم‌. میتونم تو رو با این عشق خفه کنم. میتونم تمام وجودت رو به اسارت خودم دربیارم و یا حتی بدتر... میتونم کاری کنم که نتونی حتی یک لحظه بدون من زندگی کنی...❝
          
          سریر مقدس. داستانی درباره‌ی انتقام‌های خونین، قلب‌های آتشین و بوسه‌های زهرآگین. 
          شاهزاده نامجون به خاطر ماهیت بی ارزشش به عنوان یک بتا از خاندان سلطنتی کاملور طرد شده است. حالا سال‌هاست که دور از برادران آلفا و مادر پلیدش زندگی میکند. اما طولی نمیکشد که پای شاهزاده دوباره به دربار باز میشود. سانیا، ملکه‌ی زیبا ولی نادان کاملور نقشه‌ی حمله به کاریستینیا در سر دارد و ناگریز، شاهزاده‌ی طرد شده را به عنوان فرمانده‌ی ارتشش بر میگزیند. 
          حالا، او در اسارت دروغ‌هاست و زمانی که با شاهدختی از کاریستینیا ملاقات میکند، همه چیز بدتر و حصار دروغ‌ها هر لحظه تنگ‌تر میشود...
          https://www.wattpad.com/story/284272862?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=sam_hanoul