Nellin9597
خلاصه : جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!! از نظر خودش خدای بدشانسیه . طی اتفاقاتی خانوادش اونو طرد میکنن . اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه"بشه!!! ولی یک چیزی بگم یادتون بمونه : "گاهی وقتا بدشانسی هامونم از سَر خوش شانسی هست"؛ این رو بعدا متوجهاش میشیم.https://www.wattpad.com/story/302954238?utm_source=android&utm_medium=whatsapp&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=vkookiot7&wp_originator=d1ERCw4W6hOEGcaR3iE%2FHl3tyeRGFFxgRquA0JGstzqWKNhrWHWflD5F2lIR5W66WUvGZp8wMZSLVfnDs90ukZ4rJCVGkB6uJQpNkZvY6192%2Bq%2ByFlvsdm%2B3igtbdR8s سلام لاو ما تازه شروع به نوشتن این بوک کردیم و از حمایتت بینهایت ممنونیم! سناریو خیلی جذابی داره و روش خیلی کار شده. مطمئنم که از خوندنش پشیمون نمیشی! یه سر بهش بزن امیدوارم لذت ببری