برای پردههای توری، برای گلدونهای سفالی، برای گرامافونِ گوشهی خونه، برای کتابهایِ روی زمین چیده شده، برای ماشینتایپ قدیمی، برای دوربینها، برای عکسها، برای قهوه، برای بارون، برای راه رفتن، برای دویدن، برای بغل کردن، برای طراحیها، برای تئاتر، برای پروانهها، برای نوشتن، برای دفترها، برای ستارهها، برای آبی بودن، برای لاجورد بودن.
برای همهچیز مراقب خودت باش. به خاطر بودن همهچیز.