moonriver85

داستان درمورد یه روانشناس درمانگر به اسم پارک سوجینه که حیطه ی کاریش درمان روان آشفته ی آدم ها و خوب کردن حالشونه...
          اما سوجین توی این داستان فراز و نشیب های زیادی رو تجربه می‌کنه 
          که حتی خودش رو هم که یه روانشناسه رو دچار افسردگی و اختلالات مختلف میکنه
          که بهش نشون میده روانشناسی رشته ایه که فقط از دور بدون دردسر و بی‌نقص به نظر میرسه 
          و از نزدیک،بسیار سخت و دشوار و پیچیده هست 
          اگه به رشته ی روانشناسی و فکت های اون و اختلالات مختلف علاقه داری،حتما این داستان رو از دست نده..!
          https://www.wattpad.com/story/405198101?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

moonriver85

قصر جاییه که توش آدم خوبی بودن یا عادل بودن بزرگترین جرمه!
          سیاست های کثیف،جرم و جنایت های بزرگ و توطئه جای جای قصر رو فرا گرفته...
          تنها چیزی که همه توی این قصر بهش چنگ میزنن و به خاطرش مرتکب قتل های بزرگ میشن،قدرته!
          محبوبیت،شهرت و احترام همش به وسیله ی قدرت میاد
          اینجا مهربون بودن عاشق بودن عادل بودن بزرگترین ضعفه
          و فقط آدم بدی بودن بد ذات بودنه که کمکت می‌کنه به قدرت برسی!
          قدرتی که به کثیف ترین شکل ممکن بدست اومده،اما به شگفت انگیزترین شکل ممکن پایدار میمونه...
          
          _زندان‌بان،غریبه ی آشنا
          روایت عشقی بر سایه ی اختلاف طبقاتی و پستی و بلندی های فراوان اما حقیقی و پاک؛♥️
          
          https://www.wattpad.com/story/404992506?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

ujin235

بخشید اینجا پیام می‌ذارم...برا اولین بار می‌خوام نوشته هامو آپ کنم و نیاز به حمایت دارن...اگر یه سر بزنید خوشحال میشم(⁠。⁠♡⁠‿⁠♡⁠。⁠)‌
          "حمایت دو طرفه"
          فالو---فالو بک:)
          
          https://www.wattpad.com/1583162469-ikigai-%D8%A7%DB%8C%DA%A9%DB%8C%DA%AF%D8%A7%DB%8C-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D9%88-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%9F
          
          
          https://www.wattpad.com/story/402925159-ikigai-%D8%A7%DB%8C%DA%A9%DB%8C%DA%AF%D8%A7%DB%8C

inkwel

https://www.wattpad.com/story/404442517?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=symphoria
          
          درود ❤️✨
          ببخشید که اومدم توی مسیج بورد :)
          اکانت @itzlalisair که متعلق به من بود از دسترس من خارج شد و دارم دوباره داستان می‌نویسم ؛)
          پس اگه دوست داری با من همراه بشی، منو با زیبایی انتخابت خوشحال کن! ♥️

Jinavkook7

سلام زیبارو:)
          معذرت میخوام که وارد مسیج بوردت شدم
          
          اگه علاقمند به فیک با ژانر تاریخی هستید لطفا یه نگاه کوتاه به بوک منم بندازین. 
          اولین فیکمه و امیدوارم لذت ببرید و ازم حمایت کنین ^ ^
          
          https://www.wattpad.com/story/401648608?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Jinavkook7

ZahraVahidi1

هلو هانی
          ببخش که بدون اجازه وارد مسیج بوردت شدم،خوشحال میشم  در ازای حمایتی که می کنم حمایت شم لاو❤️⭐️✨️
          
          https://www.wattpad.com/story/336563574?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=share_reading&wp_page=library&wp_uname=ZahraVahidi1

moonriver85

          
          ‹ میگذرانیم جهانِ گذران را .... ›️ 
          •
          هفت دوست، یک قلعه‌ی متروکه، و افسانه‌ای که می‌گوید دیوارهای کنگلو هنوز صدای ارواح گذشته را در خود نگه داشته‌اند.
          آنها برای هیجان و کنجکاوی قدم به تاریکی می‌گذارند… اما خیلی زود می‌فهمند که قلعه فقط سنگ و خاک نیست، چیزی آنجا بیدار است.
          ماجراجویی‌ای پر از ترس، راز و لحظه‌هایی که هرکس باید با شجاعت یا ضعف واقعی خودش روبه‌رو شود.
          
          •
          اثری با ایده پردازی، داستان سرایی و شخصیت سازی #S_M_H و به قلم مشترک با من...!.
           #هپی_اند #ایران_و_ایرانی
          https://www.wattpad.com/story/401142399

ZahraVahidi1

هلو هانی
          
          ببخش که بدون اجازه وارد مسیج بوردت شدم،خوشحال میشم یک سر به بوک من هم بزنی❤️
          
          
          
          
          
          I think you'd like this story: "love in the night |Vkook" by ZahraVahidi1 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/336563574?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=ZahraVahidi1