سلام، فقط میخواستم یه داستانو معرفی کنم اگه دوست داشتی یه نگاه بنداز :)
وقتی عشق تبدیل به تهدید میشه، تهیونگ باید بین حقیقت و توهم یکی رو انتخاب کنه.
اما آغوش لوکا هنوز داغه...
کوکوی | مافیایی |روانی
https://www.wattpad.com/story/396759861
کیم تهیونگ و جىٔون جونگکوک تو سن کودکی متهم به قتل عمد میشن و بخاطر اینکه به سن قانونی نرسیدن وارد موسس اصلاح و تربیت که فرقی با زندان یا تیمارستان نداره میشن و چی میشه اونجا همدیگر ملاقات کنن ؟
-------------------------
تکیه داد به دیوار سرد اتاقش
زانوهاش و بغل کرد
یه قطره اشک از چشماش چکید؛)
آهنگ غمگین زیادی رو مخش بود
روش دوتا پتو بود ولی میلرزید
از سرمای قلب یخ زدش . . .
از شدت قلب درد چشماشو بسته بود
که هیچ چیزی حس نکنه
مدام زمزمه میکرد!
چیزی نیس! اینم میگذره!
عادت میکنی عادت میکنی!
عادت میکنی!!!
I think you'd like this story: "Boy A"Vkook"" by Seti656700 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/370335533?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Seti656700
خوشحال میشم نگاهی بندازید :)
سلام عزیزم...خوبی؟؟؟
من قصد دارم داخل تلگرام یه چنل فیک بزنم و نویسنده های مختلفی که فیک مینویسن رو داخلش ادمین کنم که فیک هاشون رو اونجا آپ کنن و ریدرا بتونن اونجا فیک هارو بخونن و حتی یه گروه مخصوص نظر دادن ریدر ها هم قصد دارم بزنم که نویسنده ها میتونن جواب نظرهای ریدرهارو اونجا بدن
از این مدل چنلا زیاد شده حتما توی تلگرام دیدی
میخوام اگه دوست داری و قابل میدونی یکی از نویسنده های چنل بشی