kimiacherry

سلام * نمیتواند جلوی سیلاب اشکهایش را بگیرد * میخواستم بگم که اگه میشه * اشک هایش سرازیر میشود و عر زنان فریاد میکشد * عععععععرررررر حتخبزطهغینذ توروخدا اگه میتونی فف من بخونی؟ درسته که عیده ولی *  با این حرف یاد پسته می افتد و تنفسش برای مدتی قطع میشود اما پس از چند ثانیه با صدای ضعیفی ادامه میدهد * لطفا هر وقت توانستی فف مرا بخوان ٬ ووت کن ٬ کامنت بگذار تا قلب مرا مرحمی باشی * وی با پی بردن به اینکه چقدر چرت و پرت سرهم کرده است سر به بیابان میگذارد و برای همیشه میرود *
          لاو یو :)