he_callsme_Nahal

سلام دوست من
          امیدوارم تو این روزای کرونایی حال خودت و خانواده ات خوب باشه :)
          
          من دارم یه رمان عاشقانه/ایرانی مینویسم و خیلی خوشحال میشم اگه یه سری بهش بزنی.
          تو این روزا همه مون یه گرفتاری ای داریم و میایم توی واتپد تا برای یه مدت خیلی کوتاهی هم که شده، بی خیال شون بشیم... واسه همین داستانی که نوشتم اونقدری پیچیده نیست که ما رو قاطی گرفتاری های یکی دیگه کنه! 
          و همونطوریه که بیشتریا میخوان... برای دقایق کوتاهی هم که شده جدا از ناراحتی ها... 
          
          داستان از دید اول شخص، و به صورت کتابی روایت میشه ولی گفت و گو هاشون محاوره ایه...
          یه کوچولو و در حد معمول هم صحنه داره. 
          فنفیک نیست و تک تک لحظاتش از ذهن خودم بیرون اومده.
          
          خوشحال میشم به ریدر های دوست داشتنیم بپیوندی ♡
          
          https://www.wattpad.com/story/242360527

user86208120

فیک آغوش سرخ رو از دست نده لاو
          بکهیون یه دزده که طی یه اتفاق عاشق چانیول میشه . اما یه حقیقت بزرگ رو نمیدونه . چانیول رئیس پلیسه و از بک یه کینه خانوادگی و قدیمی داره. بک نمیدونه این عشق نیست، یه انتقام از طرف چانه
          _ ازت متنفرم اما فقط مال منی 
          https://www.wattpad.com/story/257811144?utm_source=android&

he_callsme_Nahal

سلام دوست عزیزم!
          امیدوارم حال دلت خوب باشه!
          
          من یه رمان عاشقانه ایرانی نوشتم و خیلی خوشحال میشم که یه نگاهی بهش بندازی...
          دختر و پسر داستانمون دانشجو ان و داستان خیلی پیچیده نیست که توی این روزا که همه مون کلی مشغله داریم، ذهن آدمو کار بگیره... 
          ولی در حدیه که جذبت کنه و مشتاقت کنه که ادامه شو بخونی. 
          داستان از دید اول شخص روایت میشه و یخورده با لحن کتابی نوشته شده ولی گفت و گو هاشون محاوره ایه... 
          یه کوچولو و در حد معمول هم صحنه داره. 
          این کتاب فنفیک نیست و همه اش از ذهن خودم ساخته شده. 
          
          خلاصه که سر زدن بهش ضرری نداره :)
          
          ɱαԋԃιҽԋ
          
          https://www.wattpad.com/story/242360527