zhiizhou

چندبار التماس کردی به ارواح رنجور اطرافت و گلایه به جون زندگی تا تنها هم‌صحبتی بود برای شنیدن؟ بند‌ به بند ده انگشتت بار شمارششون رو تحمل میکنن؟
          	
          	فقط چند بار اشکِ غم چکید از درزِ شکافته‌ی قلبت، بخاطر نبودن کسی که فقط نیاز داشتی اندک ثانیه‌ای بود؟

zhiizhou

چندبار التماس کردی به ارواح رنجور اطرافت و گلایه به جون زندگی تا تنها هم‌صحبتی بود برای شنیدن؟ بند‌ به بند ده انگشتت بار شمارششون رو تحمل میکنن؟
          
          فقط چند بار اشکِ غم چکید از درزِ شکافته‌ی قلبت، بخاطر نبودن کسی که فقط نیاز داشتی اندک ثانیه‌ای بود؟