هاییی بر شما😊
من یوگی چانم و تو فکر نوشتن یه فن فیک گی بودم
و همیشه ایده هام از خوابامه پس گفتم یه خواب که خیلی وقته پیش دیدمو چرا ننویسم؟🤨🤔
خب گفتم بنویسم دیگه فقط حمایت کنین من ازونام که زود فاز عوض میکنه😭😭و این خیلی اخلاق گندیه
خلاصه ووت ندادینم ندادین فقط نظر بدین
اخ خدایا ازین خاننده ها هر بند میاد نظر میده به ما بده 😂
ولی همین که میخونین خوبه دوستون دارم ولی بازم ووت بدین😐😂
شخصیتارو میدونین دیگه
فقط همه جدیدن مدیرو معاونو معلما و اینا همه جدیدن و بعد اومدن ۵ تا شخصیت جدید کست میزارم
و بعد ۵ تای جدید و به همین ترتیبیش میره بوس بهتون😃
YOU ARE READING
Im not harry potter
Fanfictiondrarry این یه فن فیک از عشق بین دریکو و هری نیس بلکه از عشق بین نوه هاشونه بنظرتون شاید مسخره و چرت بیاد ولی من عاشقش شدم و از نظرم جالبه اینکه نوه هاشون هم اسمشونن و توی مدرسه همو میبینن قراره چیکار کنن راه پدربزرگاشونو پیش بگیرن؟ یا راه جدایی برن