دیگ دیر شده پارت 2

4 0 0
                                    

(دیگ دیر شده)
ژانر:عاشقانه_پلیسی _غمگین


چرا توان اینو نداشتم ک دفاع کنم چرا نمیتونستم ادامه بدم؟
سرم بالا گرفتم و نگاه کسی رو دیدم ک جز سرمای توی چشماش چیزی نمیدیدم اما من قلبم رو به اون چشمای سرد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


چرا توان اینو نداشتم ک دفاع کنم چرا نمیتونستم ادامه بدم؟
سرم بالا گرفتم و نگاه کسی رو دیدم ک جز سرمای توی چشماش چیزی نمیدیدم اما من قلبم رو به اون چشمای سرد
...باخته بودم
بخودم اومدم ازش جدا شدم
حالا دیگ گیرش انداخته بودم آره... پرونده اون دست من بود.... اون یه قاتل بود ک من بهش دل بسته بودم از همونسال قبلی ک پروندم شکست خورد و کنار گذاشته شد تنفر من تموم نشد نسبت به اون تنفری از جنس عشق
من بین وظیفه و تعهد و عشق به یه قاتل گیر افتاده بودم
آره من بین عشق و تعهد به شغلم... من مجبور بودم کنار بیام با این تلاطم و آشفتگی و نرسیدن ها
من باید به تعهدم عمل میکردم
اما این انتخاب من ربطی به نگفتن احساس اون داشت يانه؟
بهونه... بهونه... بهونه
...به حرف اومدم
تو یه قاتلی.. یه قاتل ک واسه منافق خودش دست به هر چیزی میزنه تو حتی اگه متوجه بشی که عشقت مانع رسیدن
!!تو به اهدافت میشه میکشی آره تو یه همچین آدم پستی هستی
با یه حرکت آروم خواست جلو حرفام با گرفتن دهنم بگیره اما نزاشتم و سریعا دستشو یه پیچ دادم و به سمت دیوار
...حرکت دادم و محکم چسبوندمش به دیوار
انگار ک داشتم تلافی تمام اون روزای ک عاشقش بودم و اون هیچ جوابی نداشت رو میگرفتم
لبم و نزدیک گوشش کردم و گفتم تو خیلی پستی میدونی چرا؟
چون تمام این مدت منو بین دوراهی قرار دادی
...
همون لحظه بود ک سریعا با چشام دنبال کلت کمریش بودم و
گرفتمش و دور شدم
...اسلحه رو به سمتش گرفتم شکه شده بود میخواست ک منو آروم کنه اما من
...اون و هدف گرفته بودم


گفتم تو مدت زیادی ک منو با خودم رها کردی منو بین هیچ و پوچ گذاشتی و من تمام خواستم این بود یه واکنش از
تو ببینم تو باعث شدی آتیشی تو قلبم منو زره زره بسوزونه ک خاموش شدنش به دست تو بود
ولی هیچ کاری نکردی چون نخواستی چون من بودم و من آره تو پستی ت...

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


گفتم تو مدت زیادی ک منو با خودم رها کردی منو بین هیچ و پوچ گذاشتی و من تمام خواستم این بود یه واکنش از
تو ببینم تو باعث شدی آتیشی تو قلبم منو زره زره بسوزونه ک خاموش شدنش به دست تو بود
ولی هیچ کاری نکردی چون نخواستی چون من بودم و من آره تو پستی تو یه قاتلی یه قاتل خواست نزدیکم بشه ک به
سمت پاش شلیک کردم
جلو تر نیا وگرنه اینجا رو به آتیش میکشونم
اون از نگاه سردش دست بر نمیداشت
چشام بستم و باز کردم
اسلحه رو به سمت سرم هدف گرفتم
تقصیر من بود ک این همه مدت عاشق کسی بودم ک دوسم نداشت
منو ببخش اما من همینجا تمومش میکنم.، دوست دارم قاتل قلب من
......و شلیـــک
حالا من جلوی چشمای سردش غرق در خون افتاده بودم زمین داشتم بی حس میشدم چشام سیاهی میرفت آره این همون حسی بود که همیشه از عشق اون به جون خریده بودم من داشتم جون میدادم
چشام سخت باز کردم بتونم نفس بکشم
چشمای سردش و دیدم ک اشک میریخت
خیلی سخت گفتم،. چ چ چر چررا گریه میکنی؟
.گفت من عاشقتم دیونه ... دیونهههههه نرووو.. از گوشه چشمم اشک ریخته میشد وچشام جز سیاهی چیزی ندید.


پایان
Nazanin :نویسنده

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


پایان
Nazanin :نویسنده

دیـــگه دیــر شــدهWhere stories live. Discover now