با اشتیاق به اطراف نگاه میکنم تا شاید تو را پیدا کنم.
نکند قول دیروزت را فراموش کرده باشی و امروز نیایی؟
امیدواری چشمانم رنگ میبازد و با هراس، فضای بزرگ دور و ور را میپایم.
معشوق دلسنگت را میبینم که پشت به من ایستاده.
نگاه خشمگینی به من میاندازد.
نکند از راز قلبم به تو با خبر است و از من عصبانی شده؟عاشق بودن که اشتباه نیست پس چرا طرز نگاهش دوستانه بنظر نمیرسد؟
مگر من به خاطر تورا دوست داشتن، او را سرزنش میکنم؟
به من بگو حس او خالصتر است یا من؟
اوه...تو که از احساس من باخبر نیستی.معشوق سنگیات بین من و تو قرار گرفته و نمیگذارد روی آبیِ ماهت را ببینم.
نکند به خاطر صحبت های دیروز، به تو سخت بگیرد؟
مگر آنقدر عاشق نیست که نتواند به تو اسیبی وارد کند؟
پس چرا من میترسم اگر لمسَت کنم به تو لطمه ای برسد و آزردهات کنم؟
اگر ناراحت شده باشی چه؟
بگذار برایت بگویم که اگر قلب همچو ماهت ذره ای گرفته شود، خورشید رنگ میبازد و غروبش سر میرسد.
ماه گرفته یعنی درد...صبر کن... مگر با غروب خورشید، شب و درخششِ مهتابیات از همیشه بیشتر نمیشود؟
پس نیاز است من نباشم تا از همیشه خوش تر بدرخشی ای جان من.
قمری که جان خورشید است.
اگر دیگر ستارگان این را بفهمند، عظمتم را به سخره میگیرند. ولی تمام من، در عمیقِ چشمهایت حفر شده ای ماه رویم.تو میتوانی همه چیز باشی، چشمانت سیاهچاله قلبم، گونههایت محل قدمهای اروم عشقم، مژه هایت شاخ و برگ های ظریف و شکننده در برابر تندباد احساساتم و لبهایت...لبهایت میشود فقط جایگاه بوسه هایم باشند؟
چطور همه چیز هستی و در عین حال هیچ چیزی برای من نیستی؟
این خورشیدِ تنها که عادت به ندیدنَت ندارد ای آتشِ آبیِ افتاده بر جانم.
هق هق اشکی به گوشم میرسد و من حتی صدای حرکات چرخش بالرین مانندَت به دور خود و معشوقت را حفظم.
میشود گریه نکنی؟
من تمامی اشک های آبی و براقت را برای خود میخرم و در عوض به تو عشق میدهم. پس غم را به الماس های دوست داشتنی خورشیدت راه نده.تکه ای از قلب زرد و نورانیام کنده میشود و به سمت بدن آبیِ کبود و غم آلودت حرکت میکند.
میدانستی که ترکیب این دو رنگ، سبزی که ندارمش میشود؟
••••••••••••••••••••••••
انقدر ماه و زمین توی کاورو دوس دارم که دلم خواست شیپ کنم:"")بنظرتون ماه به خورشیدش میرسه؟
YOU ARE READING
blou moon
Short Story[completed] او به دور من میچرخد و تو به دور او... او عاشق من است و تو عاشق او چرا نمیشود فقط تو باشی بدون او؟