سلام، وقت شما بخیر.
الآن ساعت یک و بیست دقیقه بامداده و نمیدونم چرا دارم این موقع شب میذارمش-من آراتا/رادوینا هستم، و با یه داستان جدید برگشتم. اینبار با شیپ لیلو در خدمتتون هستم.
میدونم یخورده عجیبه براتون ولی شیپ قشنگیه، پشیمون نمیشید.👌🏻اول اینکه از unknown عزیز بابت کاور خوشگلش ممنونم. واقعاً خیلی زیبا ست.
و همینطور ممنونم از رها و غزاله که توی شکل گرفتن این ایده خیلی تاثیر گذار بودن. (انگار مصاحبه ست. :)) )خب بگذریم.
همین اول کاری بگم که من هیچ تخصص خاصی توی نوشتن ندارم و دارم بهتون میگمش. توقعات بالا نداشته باشید. :)) و اینکه فضای فانتزی داره و بازه زمانی خاصی نیست. ولی مدرن هم نیست. منظورم اینه اینطوری نیست که همه ی اتفاقات دقیق و حساب شده باشن و حتماً توی دنیای واقعی وجود داشته باشن-
در کل امیدوارم خوشتون بیاد. کامنت یادتون نره. من کامنت دوست دارم.
این وان شات در دو پارت آپ میشه و پارت اول به زودی قرار میگیره. پیشاپیش بابت توجهتون ممنونم. اگر هم مایل به عضو شدن توی چنل تلگرام هستین، خوشحال میشم اونجا ببینمتون:
@/kusso_kuraeیه توضیح کوچولو درمورد اسمش بدم:
کانجی 花 (Hana) :
بخش بالایی این کانجی به معنای گیاه و بخش 化 ، به معنای تغییر ئه. ترکیب این دو در فرهنگ و زبان ژاپنی به معنی "گُل" ئه.
YOU ARE READING
花.「Lilo」
Fanfiction-تو خودِ خورشیدی، بدونِ نورت قلبم منجمد میشه، دست هام سرد میشن. بدونِ نورت نمیتونم لبخند بزنم... +تو همون گلی هستی که خورشید صبح ها به امید دیدن لبخندش چشم باز میکنه.