چانگبین با دیدن شونه و پای خونی تیونگ و فلیکس هول کرد و سریع رو پوش سفیدش رو پوشید.
×خدای من چ بلایی سرتون اومده؟
×چطوری به این وضع افتادین؟
جی براش توضیح داد:
×پلیسا پیدامون کرده بودن..
×فاک تیونگ شونت بدجور آسیب دیده
پسر لباش رو از درد گاز گرفت و سعی کرد صداش بلند نشه.!
شونش به طرز بدی درد میکرد و از طرفی دوست نداشت فلیکس نگرانش بشه..
..................'فلیکس'
جی کمکم کرد روی تخت دراز بکشم و نگاهی به پای خونیم کرد.
×اوف.. چطوری اینطوری شد؟
+پام رفت لای چرخ
×لعنتی..
+به حرف هیونجین گوش ندادم
+گفت سرعتمو کم کنم ولی گوش ندادم بهش
+دیگه نمیدونستم چیکار کنم و به خودم اومدم و دیدم هیونجین منو رو موتورش نشونده..
دست جی رو گرفتم و با صدای آروم تری ادامه دادم:
+میتونست ولم کنه و خودش تنهایی فرار کنه..
+پس چرا نجاتم داد؟
دستام میلرزیدن و دلم نمیخواست حرفای هیونجین حقیقت داشته باشن!
شایدم دلم میخواست..
بلاخره هیونجین هم اومد داخل و با دیدن پیشونی خونیش قلبم وایستاد.+چیشده.. چرا..خونیه پیشونیت؟
با کلافگی گفت:
_از موتور افتادم
لبامو گاز گرفتم و سعی کردم نخندم ولی نتونستم نگهش دارم.
با تصور افتادنش از موتور بلند خندیدم و سر همه برگشت سمتم.
با خنده گفتم:+وای خدا.. حواست کجا بود که افتادی؟
_نگران تو بودم حواسم کلا پرت شد
بخاطر من افتاده بود؟
پسره احمق!'اصلا هم خوشحال نشدم نگرانم شده'
اومدم کنارم و با نگرانی بدنم رو برانداز کرد.
با حس لباش روی ساق پام بدنم لرزید._متاسفم فرشته کوچولو
+هی هی..تقصیر تو نیست..
ناخودآگاه نرم شده بودم و نمیدونم چرا.
گونمو نوازش کرد و اشکی از چشماش روی گونم چکید.+هی..
بلند شدم و سرشو آوردم نزدیک صورتم.
+گریه نکن
لبخند قشنگی تحویلم داد و محکم بغلش کردم.
چرا حس میکردم قراره از دستش بدم؟+هیون لطفا.. گریه نکن
CZYTASZ
𝗠𝗮𝗳𝗶𝗮 𝘃𝗶𝗰𝘁𝗼𝗿𝘆°(𝗠𝗜𝗧𝗠 𝗦𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻²)
Fanfiction•𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱• •𝗖𝘂𝗽𝗹𝗲=𝗛𝘆𝘂𝗻𝗹𝗶𝘅• •𝗚𝗮𝗻𝗲𝗿=𝗦𝗺𝘂𝘁_𝗠𝗮𝗳𝗶𝗮• •••••••••••••••••••••••••••••••• •اون متفاوت تر از قبل برگشته°• •••••••••••••••••••••••••••••••• •هیچکس به جز دوست پسر سابقش خبر نداره که فلیکس هنوز زندس!•