دوست داشتن تو بنفشه.
بنفش پشیمونیه.
پشیمانی/ [ پ َ ] (حامص ) / اسم/ احساس ناراحتی، پشیمانی یا ناامیدی (برای چیزی که اتفاق افتاده یا انجام شده است، به ویژه باخت یا از دست دادن فرصت).
پشیمونی اینِ که من میدونم میتونستم بیشتر با منیجمنت مبارزه کنم.
پشیمونی اینِ که اجازه دادم بری به جای اینکه توی شهر و همونطور برنامهریزی کرده بودیم روز سالگردمون رو کنار هم بگذرونیم.
پشیمونی منم وقتی تو رو ناراحت میکنم و بهت ضربه میزنم، چون منیجمنت منو ناراحت کرده.
پشیمونی ماییم که قراردادی رو امضا کردیم که هیچ ایدهای برای امضا کردنش نداشتیم.*
پشیمونی اینِ که به اندازه کافی بهت نگفتم که تو منو خوشحالم میکنی.
____________________________
*منظورش اینکه برای امضای قراردادشون بچه بودن و یه سری آزادیها رو از خودشون گرفتن.
فقط منم که حس میکنم این نوشتهها خیلی واقعی به نظر میان؟ انگار خود هری یا لویی نوشتنش واقعا.🥲
ممنون که میخونید.💚💙
YOU ARE READING
Colorful (L.S)
Fanfiction[Persian Translation] دوست داشتن تو مثل رنگین کمون، رنگارنگه...