day 12

710 169 3
                                    

sunshinehobi:
یونگیییییییییییی

sunshinehobi:
یونگیییییییییییی!!!!!!!!!!

minsugagenius:
چیه....؟

minsugagenius:
داشتم چرت میزدم

minsugagenius:
خب،ممنون که بیدارم کردی.

sunshinehobi:
خواهش میکنم *^*

sunshinehobi:
هی...

sunshinehobi:
تو اهل کجایی؟؟

minsugagenius:
کره جنوبی.

sunshinehobi:
منظورم شهر بود.

minsugagenius:
پس دفعه بعد بگو :تو اهل کدوم شهری؟

sunshinehobi:
داری مسخرم میکنی نه؟

minsugagenius:
اره،و باور کن این باحاله. :)

sunshinehobi:
من تو گوانجو متولد شدم.

minsugagenius:
کسی نپرسید.

minsugagenius:
شوخی کردم.

minsugagenius:
من اهل دگو ام.

sunshinehobi:
اوه،واقعا....؟

[]minsugagenius درحال تایپ است....[]

sunshinehobi:
بهرحال هیچ وقت فکر نمیکردم تو یه کشور زندگی کنیم;-;

minsugagenius:
خدایا،من یه بلیط یه مقصد امریکا لازم دارم.

sunshinehobi:
چی؟

minsugagenius:
نه اصلا،من عاشق کشورم ام.

minsugagenius:
ولی جرئت نکن بیای ملاقات من پسر....

sunshinehobi:
......همین الان یه بلیط قطار به مقصد دگو گرفتم.هاها

minsugagenius:
اوکی فقط همین بود.

minsugagenius:
این بچ طاقتش تموم شد.

sunshinehobi:
نهههههه

sunshinehobi:
انلاین بمون عوضی.

sunshinehobi:
من لاااازمت داااااارم.

sunshinehobi:
یونگی،تو احمق.

[]minsugagenius درحال تایپ است....[]

sunshinehobi:
همینه.

sunshinehobi:
من نادیده نگیر.

minsugagenius:
خیلی نزدیک به بلاک کردنتم.

minsugagenius:
و این بار برای یه ماه.

sunshinehobi:
هاها

sunshinehobi:
من این تعریف حساب میکنم.

sunshinehobi:
رفیق نه اصلا.

sunshinehobi:
ماموریتم،این که متقاعدت کنم ازم خوشت بیاد. :)

sunshinehobi:
و من قرار نیست ناامید بشم.

sunshinehobi:
شت،نه راه نداره.
[دیده شده،۷:۴۰]
(ملت چه سحر خیزن.)

minsugagenius:
خیله خب من با بستنی برگشتم.

minsugagenius:
رفیق،هنوز هستی؟

who are you....?Where stories live. Discover now