part 4

2.6K 261 96
                                    

اهم خوب فکر نمیکردم انقدر دوستش  داشته باشید ولی
ممنون لاولی هااااا

زدن دکمه ووت اون پایین ستاره از واجبات است 🙂❤

...........

Taehung pov.

نه .نههههه

فاکککک از خواب پاشدم یعنی چی

اینا چی بوده الفا
اون دانشگاه شت اونا کی بودن

( هی هی دیدین چی کار کردم از پارت اول تا اینجا تهیونگ  خواب بود 😐😂✌)

شت

# تهیونگ تهیونگگ الاغ بلند شو بیا غذا کوفت کن زود باش

ودتففف اوماااا داد نزن الان میامممممم

سریع یه دوش گرفتم لباس کیوتی پوشیدم به موهام
چندتا گیره گوگولی مگولی زدم
رفتم پایینن

# ای پدسگگگگ از بس داد زدم گلوم جررر خورددد
بیا بشین کوفت کن

ایش تهیونگ  چشم غره ای به مامانش رفت نشست

داشت غذاشو میخورد که با شنیدن اسم های از تلویزیون  امد بیرون تعجب کرد

به صفحه تلویزیون  نگاه کرد
با ابهت به اون پسرای که  تو خواب دیده بود خیره شد

امکان نداشت اینا کین

مامان

# بنال

میگم من این پسرای تو تلویزیون  میشناسم چون اسمشون میدونم
اما چیزی ازشون نمی دونم

مامان با شنیدن  حرفم ظرفی که دستش بود افتاد زمین به هزار تیکه شد

# چ.چی کیو میگی

مامان بهم دروغ نگو من تو میشناسم

تو هم خون منی ها تو منو به دنیا اوردی
بگو مامان
اینا کین

یهو یه خاطراتی امد تو دهنم

توی یه هرزه ای
تو اصلا لیاقت  داشتن الفا رو نداری گمشووو

ایی ایی سرم

شتت

# تهیونگ  پسرم خوبیی

یهو دیدم تار شد بیهوش شدم

# تهیونگگگگگگ پسرمممم بلند شوووو

( علامت .دکتر لی ^ .ننه تهیونگ # . تهیونگ *)

# اقای دکتر حال پسرم خوبه

^ بله خوبن اما حافظه از دست رفتشون برگشت 
باید براش همه چیو تعریف کنید وگرنه حمله عصبی بهشون دست میده


* اه سرممم اوما م.ن چم شده

# ببین تهیونگ  پسرم باید یه چیزی بهت بگم
خیلی مهمه

couple : سون سام     My 6  Alfae Opowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz