Benig nasty 1

793 62 12
                                    

Chapter 4

کاچان بهم قول دادیا"

باکوگو اخم کرد و با بی میلی  به دنبال میدوریا راه افتاد

هنوز هم از وضعیته کلاب خوشش نمیومد، نگاهایه زیادی رو ایزوکو بود جوری که با چشماشون میخواستن قورتش بدن، این باکوگو رو‌ کفری میکرد اما از طرفی هم دوست داشت به حرفه میدوریا گوش بده و کله خر بازی در نیاره، خودشم نمی فهمید انگار نا خودآگاه بهش کشیده میشد

چشمای میدوریا میچرخید، انگار دنبال کسی میگشت دستایه کاتسکی رو اروم گرفته بود و به دنبال خودش میکشوند، فشار هایی که آژانس اندوار و تمرین های پی در پیه هر روزشون بهش وارد میکرد، باعث میشد بخواد برای خلاص شدن ازش با هرکسی بخوابه!

دوست داشت خودشو رها کنه و با غریبه ها برقصه، میدونست که تو اون کلاب خیلی معروفه، با هرکسی هم نمیخوابید و همین خواستنی ترش میکرد...

کاتسکی گزینه بدی نبود، همونطور که همیشه فکر میکرد، اون لعنتی خیلی هاته اگه دهنه گشادشو ببنده و هی داد نزنه... میدوریا چندین بار به سکسشون فکر کرده و هردفعه هم هورنی میشد، اما یکم دودل بود

منظورم اینه که، سکس داشتن با دوسته بچگیت چه نتیجه ایی میخواد داشته باشه؟ البته که برای میدوریا سکس خیلی مهم نیست، ولی با اینحال ی سری خطه قرمز هایی داره، یکیش هم اینه که، با کسی که قراره بخوابه نباید دوباره همو ببینن!
رابطشون باید برای یه شب باشه و بعدش همه چی تموم بشه..

که هوای کلاب به شدت گرمه یا فقط باکوگو اینجوری حس میکنه؟ خودشم مطمعن نبود، اما میدونست که صورتشو و بدنش عرق کرده و اگه یکم دیگه اونجا بمونه کله کلابو منفجر* میکنه!

باکوگو " ی دیقه صبر کن نفله"

میدوریا" فقط دوباره بهونه نگیر"

باکوگو" دهنتو ببند نفله خرخون"

میدوریا وایستاد و به طور حق به جانبی به باکوگو خیره شد.

باکوگو، هودی مشکی سادشو دراورد، یه دیقه صبر کن ببینم، الان واقعا صحنه لباس دراوردن باکوگو اسلوموشن شده یا فقط میدوریا اینجوری میدید؟

کاتسکی زیر هودیه مشکیش رکابیه مشکی جذبی داشت که پوست سفیدشو براق تر نشون میداد، بدنه عضله و ایی مردونش و سینه هایه برجستش باعث میشد میدوریا بخواد همشو لیس بزنه! ترکیب رنگه چشمایه قرمزش با لباسایه مشکیش حتا سکسی تر هم میکردش! آره میدوریا تصمیمشو گرفته بود، چطوره امشب یکم با کاچان شیطونی کنه؟

_________________/

*ناتسوکا: احتمالا میدونین که باکوگو به خاطر کوسش، از کف دستش عرقی ترشح میشه که نیتروگلیسیرین داره، نیتروگلسیرین ماده ایه که باهاش دینامیت میسازن برای همین کوسه باکوگو انفجاره پس درواقع واقعا اگه خیلی عرق میکرد کلاب واقعا منفجر میشد :")))


•____________________•

ببینین کی پس از سال ها پارت گذاشته :)))

*عکس کاچانو برای توصیف بهتر اون بالا گذاشتم*

بیاین بهم بگین چپتر بدی واسه اسمات زوده یا نه؟ نیمچه اسمات باشه؟ 🤔 
خلاصه که امیدوارم زودتر از این کلاب کوفتی در بیااان -__-

ووت و کامنت هم یادتون نره ^-^💥

Just in the NigHteWhere stories live. Discover now