Hidden love

Part 5

*ولي يونگي اين مهموني برات خيلي خوبه روحيت عوض ميشه حرفمو باور كن
+گفتم كه نه جيمين چقدر اصرار ميكني
*حداقل به خاطر من؟ تو كه نميخواي توي اون مهموني تنهام بزاري ها؟ميخواي؟؟
+هوف خيله خب جيمين سرمو بردي درخواستشونو قبول كن بگو ميايم به مهموني
*عاليههههه تو بهترين هيونگ دنيايي يونگي
+باشه حالا زودتر برو تا پشيمون نشدم

_چي شد نامجون؟جيمين چي گفت؟ميان به مهموني؟
٪؜اره ميان
_خب خوبه ميتوني تداركات مهمونيو انجام بدي؟
٪؜هي پسر نگران نباش بسپر به من همه چيو

+اينجا برام اشناس جيمين
*خب معلومه كه بايد باشه اولا كه اينجا يه بار معروفه دوما خودت تا همين چند وقت پيش هرشب اينجا بودي يادت كه نرفته
+راست ميگي اصلا يادم نبود صاحبش اسمش هوسوك بود نه
*اره
+حالا مارو واسه چي دعوت كرده شنيده بودم مهمونياش فقط مخصوص افراديه كه ميشناسه يا نزديكشن
*هوفف من چميدونم يونگي چقدر سوال ميپرسي دعوت نامه اومد واسمون منم گفتم كه واسه عوض شدن حالت بيايم شايد همونطور كه تو اونو از اسمش ميشناسي اونم تو رو از اسمت ميشناسه و خواسته باهات بيشتر اشنا شه حالا ميشه بريم داخل يا بازم ميخواي سوال بپرسي؟؟
+باشه بابا بريم

+هي جيمين چرا اينقدر مهموني خلوته؟
*باور كن منم مثل تو بي خبرم هيو...
-سلام..مين يونگي درسته؟؟قبلا با هم همينجا اشنا شديم البته اگر يادتون باشه
+بله خودمم...صبر كن ببينم تو هموني هستي كه به نوشيدني دعوتم كرد،لعنتي خودتي ولي تا جايي كه يادمه مفتخر نبودم كه اسمتو بدونم
-اوه...اره فكر كنم كه الان وقتشه اسممو بهتون بگم ،هوسوكم..جانگ هوسوك و از ديدار مجددتون خيلي خوشوقتم
+واووو پس هوسوكي كه همه حرفشو ميزنن ولي سعادت ديدنشو ندارن تويي پس خوشا به سعادت من
-صددرصد مطمئن باش كه خوش به سعادته چون ديدار با من و دعوت به مهموني اختصاصيم نصيب هركسي نميشه
+كه اختصاصيه پس ميشه بگي واسه چي ما هم دعوتيم ؟
-خب بزار به حساب اين كه تو مين يونگي اي و من هم همونطور كه بهت گفتم دوست دارم بيشتر باهات اشنا شم
+ولي متاسفم جانگ هوسوك چون من نميخوام ،حالا هم چون از زمان استراحتم زدم و تا اينجا اومدم بدم نمياد كه يه نوشيدني بخورم،جيمين باهام مياي ؟
*نه هيونگ ترجيح ميدم كه از مهموني لذت ببرم
+هرطور راحتي

*بهت كه گفتم ،يونگي ديگه به اين راحتي...
-به اين راحتي چي جيمين؟
*صبر كن ببينم اون لعنتي اينجا چيكار ميكنه؟
-كي ؟منظورت جانگكوكه ؟خب اون برادر منه جيمين
*چ..چي گفتي الان؟برادرته ؟
#سلام جيمين
*سلام؟با چه رويي اومدي و سلام ميكني
*هوسوك فكر كنم من ديگه بايد برم اينجا ديگه نميشه نفس كشيد احساس خفگي دارم
#جي..جيمين صبر كن برات توضيح بدم
*چيو ميخواي توضيح بدي جانگكوك؟اين كه منو فقط به خاطر اين پول وجايگاه ول كردي؟
#اونطوري كه تو فكر ميكني نيست جيمين بزار واست توضيح بدم
*نميخواد توضيح بدي دستمو ول كن...گفتم دستمو ول كن جانگ...
هييي هيييي بزارم زمين داري چيكار ميكني؟؟!!
#اينجوري نميشه جيمين تو به حرف من گوش نميدي حتما بايد با زور باهات برخورد كنم...همينطورساكت بشين تو ماشين تا برسيم يه جايي كه بتونيم درست حسابي حرف بزنيم و تو هم نتوني از دستم فرار كني
*جرئت داري بازم كن تا زورو بهت نشون بدم
#هيشششش جيمين ميدوني كه تهديدات روم جواب نميده پس ساكت...

"سلام يونگي
+س..هييي تو اينجا چه غلطي ميكني اينجا هم از دستت اسايش ندارم
"خب من هم به اين مهموني دعوتم يونگ
+جرئت نكن دوباره منو اينجوري صدا بزني
"باشه باشه يونگي عصبي نشو
+پاشو گمشو برو هيونجين اصلا حوصلتو ندارم نميخوامم شبم با ديدن ريختت خراب شه
"يونگي...يونگي ببين حق با تو بود من نبايد اونجوري ولت ميكردم و ميرفتم اما ببين من هنوزم دوست دارم،هنوزم حاضرم واست بميرم
+هه حاضري بميري كه به خاطر يه پيشنهاد شراكت احمقانه ولم كردي
"من ..من متاسفم يونگي
+نباش هيونجين نباش
"خواهش ميكنم يه فرصت ديگه بهم بده يونگي،قول ميدم واست جبران كنم قول ميدم ديگه ولت نكنم...يونگي خواهش ميكنم ميدونم تو هم هنوز دوسم داري...

_________________________________
سلامممم😍چطورين خوبين؟ميدونم با خودم دارم حرف ميزنم😅ولي خب از اونايي كه فيكمو ميخونم ميپرسم😌خلاصه كه اميدوارم خوب باشيد💜
پارت بعد داستان اصليه سپمون شروع ميشه و قراره اون روي هوسوكو واسه عشقش ببينيم😁و اينكه كاپل فرعيمونم كه فهميدين ديگه جيكوكه 👀
دوستون دارم😘