Third persons' pov :
(یه روز بعد از اینکه پدر بزرگ بکهیون رفته....مثلا...)
_دستت درد نکنه جین هو فقط زیر تختم یه نگاهی بنداز که چیزی جا نمونده باشه....
+بله ارباب جوان.....
در حال گشتن زیر تخت بود که.......
تق.......
_نهههههههه در اونو باز نکنننننن.........
+خاک بر سرممممممممممم قربان من هیچی ندیدم به خدااااا.....
بکهیون داشت از عصبانیت جر میخورد....
_باشه هوففف فقط برو اون غول تشنا رو صدا کن بیان این وسایلا رو ببرن تو ماشین......
جین هو رفت و بک رو تو اتاق تنها گذاشت.....
_ای لوهان اگه دستممممم بهت برسه همینا رو میکنم تو کونتتتتتتت.......
__________________
=وایییی لیسا من الان دارم سکته میکنم بعد تو داری خیلی راحت میلک شیک میخورییییی؟؟!!!
×مثلا میخوای بخاطر گوهییی که نخوردم برینم تو شلوارم هان؟ (بعد هم یه حورتی از میک شیکش کشید بالا)
=آره جون عمت تو همونی نبودی که اون یارو رو هک کرد هان؟!!!.....
×آهان یعنی من بودم که رفتم تو بار و هورنی شدم و با یه شوگر ددی خوابیدم و جیبشو با جاش زدم و اوردم پیش دوستم و گفتم بیا تو کارت پولیشو خالی کن......
=اولا اون یه پیر خرفت نبود یه ددی هات بو-
×یه ددی هات بود که خیلی هات به فاکت داد و تا چند روز نمیتونستی مثل آدم راه بری بعد خیلی راحت توی چلغوز کیفشو زدی.....
=خفه شووووو من تو مشروبش داروی تقویت قوای جنسی ریخته بودم برای همین بود که همش دیکشو در همه پوزیشنا داخلم میکرد و آخرشم بیهوش شد و منم به کمک دوست دخترت از اون جا با کیف پول فرار کردم بعدشم من به اون پول احتیاج داشتم باید پول اون پیری شپشو رو میدادم وگرنه باید تا آخر عمرم زیر خوابش میشدم..........
×خب حالا........
=اقا نمیتونی از یه جایی ، چمیدونم از این روشای هکریت استفاده کنی و لپ تاپ اونو پیدا کنی....
×نه نمیشه اولا اصلا آنلاین نبود که بتونم لوکیشنشو هک کنم و پیداش کنم بعدشم اگه پیداش کردم میخوای چیکار کنی ؟؟
=نمیدونم......من الان چیکار کنم عررررر.....
×من که نمیدونم الان دیگه باید برم ولی از من میشنوی برو به خودش بگو چه گوهی خودی که بلکه یه راه حلی براش پیدا کردین......
و بعد سریع جیم شد.........
=ای خدا لعنتت کنه مثلا ما دوتا با هم دوستیم.....
YOU ARE READING
ℳ𝔂 𝓻𝓸𝓸𝓶𝓶𝓪𝓽𝒆 𝓲𝓼 𝓪 𝓱𝓸𝓽 𝓭𝓪𝓭𝓭𝔂
Werewolf(همخونم یه ددی هاته) ژانر : امگاورس ، کمدی ، اسمات و ددی کینک کاپل : چانبک (به احتمال خیلی زیاد کاپل های دیگه ای هم داریم و خب مطمئن نیستم ) خلاصه ای از فیک :بیون بکهیون با پدربزرگش که یکی از سرشناسترین آلفا های کره ست زندگی میکرد تا این که پدربز...