WTF? THEY ARE BANGTAN BOYS?

4.5K 475 25
                                    

+مامااااااننننن
-بلهههههههه
+اون هودی مشکیه ی من کووووو؟؟؟؟
-تو سوراخ کونممم
+چجوری جا شدددد؟؟؟؟
-بابا شستمشش اون یکی رو بپوش
همینطور که با خودش غرغر میکرد دنبال یه هودی مناسب گشت
+خب جئون جانکوک به غیر از مشکی چی به قلدر دانشگاه میاد؟
+ابی؟نهههه
+صورتی؟اون که اصلا
+خودشههههه
یه هودی طوسی با زنجیر هایی که ازش اویزون بود رو برداشت
+خودشه
یه شلوار جین زاپ دار مشکی هم پوشید
موهاش را بالا داد و پیرسینگ هاش را زد
بالا و پایین ابروش
لب پایینش
پنج تا گوش چپش
سه تا گوش راستش
+قربون خودم برم
یه قرص هم برداشت و انداخت بالا
نه!
نترسید هیچ مریضی ای نداره
این قرصو میخوره تا عطرش مخفی بمونه
خب چون هیچ کس تا حالا فورمون های کوکو کوچولومون که قلدر دانشگاه است حس نکرده فکر میکنن که گرگ نداره
ولی هیچ کس نمیدونه اون یه گرگ سفید گوگولی با چشمای آبی داره.
ولشو انداخت رو دوشش و به سمت دانشگاه پرواز کرد.
خب هیچ کس توی دانشگاه منتظرش نبود چون هر پسری که سمتش میومد باید با پایین تنش خداحافظی میکرد
_________________________-------------____________
امروز دانشگاه حال و هوای دیگه ای داشت
انگار که اتفاق خاصی افتاده باشه
خب سلام کوکوی کنجکاو
با اخم روی صورتش به سمت یه اکیپ رفت
+هی
همه با ترس نگاش کردن به غیر از یه نفر خب اون یه نفر هم پسر خالش بود
#بله؟
+چخبره؟چرا همه دارن پچ پچ میکنن؟
#بنگتن بویز دارن میان دانشگاه ما و همه دارن سعی میکنن یه راهی برای زدن مخشون پیدا کنن
+بی کارای بی عار و درد
#تو چیکار میخوای بکنی
+کونمو کج میکنم سمتشون .فعلا خدافظ
سمت نیمکتا حرکت کرد که صدای جیغ و عر زدن شنید
+خب یه مشت فاکر جدید اومدن تو دانشگاه
بعد چشماشو بست
صدا هایی که می‌شنید حالش و به هم میزد
اوپااااااا
واییی اوپا شما خیلی جذابید
اوپااا شمارتونو میدید؟
حتی اون پسرای دیکهدم رفته بودن دورشون
بعد از اینکه یه ذره دورشون خلوت شد تونست فورمون هاشون را حس کنه
فاک به تمام معنا.....
اونا جفتامن
زیر چشمی نگاهشون کردم
لعنتیا خیلی جذابن
خب به سلامت الان کلاسم شروع میشه
رفتم سمتشون چون در پشتشون بود
+گمشید کنار
همه ترسیدن و کشیدن کنار به غیر از اون شیش نفر
بهشون چشم غره رفتم و با تنه زدن بهشون از بینشون رد شدم
خب شاید به نظر بقیه میخواستم کتکشون بزنم ولی من فقط میخواستم فورمون جفتامو روی خودم داشته باشم
پفففففففف
رفتم سر کلاسم
این زنگ زیست داشتم
ازش متنفرمممممم
فاک یو تجربی
که دوباره فاککک
هجوم اون شش تا فورمون بهشتی را احساس کردم
یکی بیاد منو به فاک بده من نمیتونم تحمل کنم
اصن من چرا شیش تا میت دارم؟
عیشششششششش
چشماشون رو من بود
+نگا داره؟
&دیدن گل صفا داره
+این همه گل اینجا هست چرا رو من قفلید
&دوست داریم
زبون براشون دراوردم
+فاک یو آل بچز
و همشون با ابرو های بالا رفته نگاهم کردن

_____________________. .___________________
اون پسر یه چیز متفاوته
همه درباره اش حرف میزدن
اینکه گرگ نداره
قلدره
بی اعصابه
ولی همه ی اینا برای ما شش تا جذاب بود
&دلم میخواد از کیوتی خفش کنممم
نام:آرام باش جیمین شی
&نمیخواااااامممممم
جین:اون اخم کیوتش خیلی خوردنیش کرده
ته:گرگم یه جوریه
همه باهم :منم همینطور
ته:یه چیزی اینجا مشکوکه
داشتیم حرف می‌زدیم که صدای اون توله خرگوش در اومد
+فاک_ آف
+دستت به من نمیخوره گوه موچول(ورد زبون منه ولی نمیدونم معنیش چیه)
همه سمتش برگشتیم
یه غول بیابانی نزدیک نیمکتش بود
ته رفت سمتشون
ته: ببخشید چیزی لازم دارید؟
؟-به تو چه
ته:بگو شاید بتونم بهت بدنش
؟-سوراخ کونش میدی بهم؟
ته :با کمال میل
بعد یدونه کوبوند تو صورتش و از کلاس انداختش بیرون
کوک نفسش را بیرون داد
+ممنونم
ته لبخند دلنشینی زد و برگشت پیشمون

another oneWhere stories live. Discover now