Tʜᴇ Tᴀsᴛᴇ Oғ Cʜᴏᴄᴏʟᴀᴛᴇ Aɴᴅ Bʟᴀᴄᴋ Cʜᴇʀʀʏ

745 162 19
                                    

Warning :
[اگه به محتوای اسمات علاقه ای ندارید و یا اگه به سن مناسب خوندنش نرسیدید لطفا این بوک رو ببندید.]

بوی الکل و دود تمام فضای نیمه تاریک کلاب رو فرا گرفته بود و تنها چیزی که تو اون مکان آشفته دیده میشد جمعیت زیاد دختر و پسرایی بود که توی پیست بزرگ وسط کلاب با آهنگ تندی که دیجی پخش میکرد بدناشونو تکون میدادن و میرقصیدند.

فلیکس با دیدن زوجی که درست روی مبل مقابلش در حال بوسیدن هم دیگه بودن لباشو جلو داد و آه پر حسرتی کشید.

+ منم میتونم خوب ببوسم.

زیر لب زمزمه کرد و شات هفتم نوشیدنیش رو سر کشید.

+ فقط باید میومدی احمق! من برای تموم شب برنامه داشتم...

الکل باعث کشیده‌تر شدن کلماتش میشد و فلیکس میدونست که این آخرین مرحله تحملش نسبت به الکله.

شات بعدی کاملا مستش میکرد و حداقل میتونست برای چند ساعت سر کار گذاشته شدنش توسط دوست پسر عوضیش رو فراموش کنه...

پوزخندی زد و از بارمن خواست تا دوباره شاتشو پر کنه.
نگاهی به لیوان زرد رنگ جلوش انداخت و خواست برش داره اما دست بزرگی که زودتر از راه رسید لیوانو برداشت و بلافاصله محتویات داخلش رو سر کشید.

فلیکس با تعجب سرشو بالا آورد تا سر اون مرد گستاخی که نوشیدنیشو خورده بود داد بزنه اما با دیدن چهره آسیایی مرد -که حالا داشت کنارش مینشست- اونم درست وسط یه کلاب تو سیدنی فقط یه کلمه از دهنش خارج شد:

+ اوه...

- به نظر میاد داری مست میشی جوجه کوچولو، این کلاب واسه پسر کوچولو‌های مست جای خطرناکیه...

به هر حال مرد آسیایی انگلیسی صحبت میکرد...

فلیکس با دیدن دست بزرگ و سفید مرد که رو بازوهای لختش کشیده میشد لب گزید و برای راحت‌تر شنیده شدن صداش تو اون شلوغی فریاد زد:

+ یه عوضی سر کارم گذاشته، میخواستم با الکل فراموشش کنم.

- واسه فراموش کردن یه عوضی راه‌های بهتریم هست سانشاین...

دست غریبه آسیایی این‌بار روی رونای توپر فلیکس کشیده میشد.

+ مثلا چی؟

- میتونی به جای با حسرت نگاه کردن به بوسه دو نفر دیگه خودت امتحانش کنی؛
آممم؟ یا شایدم یه‌کم رقص تو پیست حال جوجه کوچولوهای غمگینو بهتر میکنه؟

+ اگه دوست پسرم بیاد دنبالم چی؟

- فقط میپیچونیمش! بهم اعتماد کن جوجه کوچولو، با من بیشتر از اون عوضی بهت خوش میگذره.

غریبه درست زیر گوش فلیکس زمزمه کرد و بدون اینکه منتظر جوابش بمونه دستشو گرفت و سمت پیست کشیدش و فلیکس، به خاطر الکل بود یا حرصی که از دوست پسرش داشت، نمیدونست؛ فقط بدون هیچ اعتراضی دنبال مرد دوید.

'Taste of 🍫&🍒 [ Chanlix ]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora