نام : جانگ ریحانا( شخصیت خیالی....ابن اسم وجود خارجی نداره)
سن : 19 سال
شغل: دستیار یونگی /اشپز مواد مخدر و ساخت ترکیبات جدید
خانواده : برادر ناتنیش هوسوک /شوهر برادرش و برادر زاده هاش
چکیده ای از ایشون: کلا تیپ تام بوی دارک داره
یه ساله دوس پسر داره ولی جدیدا جیک سالین یکارایی کرده که ریحانا رو عصبی کرده
(جیک سالین همون دکتر فصل پیش بود که قسمت اخر بهمون اضافه شد)
تو طول روز یونگی اون رو مراقب بچه ها میذاره و ریحانا این مدتی که پیش بچه ها میمونه رو خیلی دوس داره و میمیره برای برادر زاده هاش
عاشق رقصیدن، نوشیدن انواع اقسام نوشیدنی های الکلی بیشتر با درصد بالا، سیگار کشیدن
هوسوک از وقتی دیده خواهرش داره زیاده روی میکنه دعواش میکنه و اون هم بخاطر روی گل داداشش داره سعیش رو میکنه
به محافظای تازه کار اطلاعات لازم رو میده
و این محافظ جدیدی که یونگی اورده احساس نزدیکی بهش میکنه و باهاش راحته
ولی با بقیه جدی و عصبی برخورد میکنه(البته به جز بردار زاده هاش و داداشش )( ابهت خانم باید حفظ شه یا نه 😌)نام: اوه سهون
سن: 29 سال
شغل: یکی از محافظ های باند یونگی که تازه استخدام شده و هنوز مشخص نشده کجا باید شروع به کار کنه
چکیده ای از ایشون : تو کارش حرفه ای .....نیومده عاشق شده ولی خب ازونجایی که فهمیده دوس پسر داره سعی میکنه ازش دوری کنه ولی وقتی برای توضیح دادن چیزای مورد نیاز بهش نزدیک میشه نمیتونه خودش و قلبش کنترل کنه ( اصا نگران نباش عزیزم برات میگیرمش....تو فقط صبر کن )
YOU ARE READING
Bad Dream 2
Fanfiction+من اروم نمیشینممممممممم یونگی اینو بفهمممممم - عزیزم تروخدا تو این وضعیت هیچکاری نکن.....من بهت به شخصه قول میدم اون حرومزاده رو پیدا کنم و بکشمش خب؟ و همسر عصبی و گریانش رو به اغوش میکشه فقط یک چیز فکرش رو مشغول کرده بود....کی جرات کرده بود به...