1

863 120 11
                                    



فضای اداره مثل همیشه شاد بود
کارمند های جدیدی که اومده بودن جو بانک و عوض کرده بودن
جیمین به عنوان رییس بانک یکم براش سخت بود که با کارمند های جدید کنار بیاد

فضای اداره مثل همیشه شاد بود کارمند های جدیدی که اومده بودن جو بانک و عوض کرده بودنجیمین به عنوان رییس بانک یکم براش سخت بود که با کارمند های جدید کنار بیاد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


پارک جیمین
29 ساله


همیشه اینجوری اخمو نبود اما میدونست اگه یکم از سخت گیریش کم کنه دیگه نمیتونه کارمند ها رو کنترل کنه

دست به خودکار برد و زمزمه کسی و شنید
یکی از کارمندای خیلی جوون که میگفتن یه نابغه تو اقتصاده
پسر جوون زمزمه وار گفت: این رییسه که الان هست چند وقته اینجاست؟

جیمین نفس عمیقی کشید
باید بی اهمیت رد میشد اکثرا از این سوال ها زیاد میپرسیدن و حقیقتا مهم هم نبود

پسر دیگه نگاهی به دور و برش کرد و گفت: یه رییس دیگه اینجا بود که خیلی خشن بود ، منم ندیدمش فقط شنیدم ..... میگن اون دو نفر .....

جیمین با عصبانیت بلند شد و رو میزش کوبید ، با صدای بلندی گفت: شما دو تا دارید چیکار میکنید؟ متوجه نیستید چقدر کار داریم؟ قراره کل روز بچه بازی در بیارید؟

دو تا پسر بدون اینکه چیزی بگن مشغول کارشون شدن
هیچکس دوست نداشت خشم رییسش و ببینه
جیمین تو این یه سوال یه آدم عصبی افسرده بود که دیگه هیچکس گذشته خوبش و به یاد نمی‌آورد

دو تا پسر بدون اینکه چیزی بگن مشغول کارشون شدنهیچکس دوست نداشت خشم رییسش و ببینه جیمین تو این یه سوال یه آدم عصبی افسرده بود که دیگه هیچکس گذشته خوبش و به یاد نمی‌آورد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


سونگ هانگیوم
27 ساله
کسی با موهای روشن و کت و شلوار تیره از پشت میزش بلند شد و به سمت جیمین اومد
جیمین دستی به صورتش کشید و از لیوان آب کنار دستش خورد



yoonmin Broken Rings Where stories live. Discover now