Part "8"

2.4K 232 46
                                    

هردو پر از شهوت و بی اهمیت بودن.

ویبراتور هنوزم سوراخِ جونگ کوک رو می لرزوند!
تهیونگ بلند شد و تنها کاری که کرد، قفل کردن در اتاق بود؛ به سمت صندلی برنگشت و اینبار به سمت جونگ کوکِ لرزون رفت.

بین پاهای پسرک قرار گرفت و قسمتی از ویبراتور، که بیرون بود رو بین دست هاش گرفت؛ با دستش اون رو بیشتر به
نقطه ی پسر فشار داد و فشار دست هاش رو زیادتر کرد تا پروستات پسر رو له کنه!

جونگ کوک صدای قدم های مادرشو تو راهروی اتاق ها، میشنید و برای اینکه صدای ناله های غیر قابل کنترلش به گوش اون نرسه، دستش رو روی لب هاش قرار داد و صداهای ناله هاشو، تا حد امکان خفه کرد.

پایین تنه اش روی تخت میلرزید و حتی بعضی وقت ها بالا می‌رفت و بعد محکم روی تخت پایین می اومد.

_ آه.. آه تهیونگ.. لط.. ایی.. لطفا این حلقه.. آه.. رو باز کن.

برای ارضا شدن، خواهش کرد.

+ پسرِ من درسش رو یاد گرفت؟!

_ آر.. ااا.. آره

تهیونگ، دستش رو روی حلقه گذاشت اما درش نیاورد.

+ خوبه!

حلقه رو در آورد و پسر با فشار، کامشو بیرون داد البته که ارضا شدنش با صدای کوبیده شدن در، همزمان شد.

"جونگ کوک! بیداری چرا در اتاقت قفله؟!"

تهیونگ، به پسرِ بی حال نیشخندی زد و روش خم شد و لب هاش رو بین لب های خودش گیر آورد؛ به شدت بوسیدش و بعد از در آوردن ویبراتور، سمت پنجره رفت و بعد از باز کردنش بیرون پرید.

_ آه فاک..، هي.. هیچی مامان خواب بودم!

آروم ناله کرد و بعد جملش رو با صدای تقریبا لرزونی گفت اما قرار نبود مادرش حالا حالاها ولش کن..!
.
.
.
.

!

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


از صفحه ی چتِ دوسته کصخلش، بیرون اومد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

از صفحه ی چتِ دوسته کصخلش، بیرون اومد.

ذهنش درگیره یک ساعت پیش بود؛ اگه میگفت لذت نبرده، دروغ گفته بود؛ اون به شدت لذت برده بود اما این دلیل نمیشد که نخواد تلافی کنه!

اون پسرِ تخس، هر کاری رو تلافی می‌کرد و کارِ تهیونگ استثنا نبود؛ نقشه های تو ذهنش، باعث شد پوزخندِ شروری رو لب هاش بیاد.

آقای کیم باید نگرانِ دیکش باشه! (پوزخند شیطانی و شرور هههه)

هاییی ریدرهام

وضعیت نتتون چطوره؟ و شهرتون..
لطفا سالم بمونید گایز♡

امیدوارم از خوندنش لذت ببرید
لاویو ال
چاوو

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Sep 24, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Master kim or bitch Fucker!? |A𝗨|Where stories live. Discover now