مستی

977 123 16
                                    

چهارتا دوست قدیمی بازم یه روز تعطیل تو خونه‌ی جین هیونگشون برا ناهار دور هم جمع شده بودن و هرکی یه طرف لم داده بود تا اینکه جین سکوت بینشونو شکست

+ خیلی حوصلم سر رفته پسرا
امشب بریم بیرون خوش گذرونی؟

جونگ‌کوک درحالی که سرش رو پای جیمین بود جواب داد :
× ما امشب قراره بریم سینما

÷ نمیشه فردا شب بریم هیونگ؟

اون دوتا کفتر عاشق امشب قرار بود دوتایی وقت بگذرونن ولی تهیونگم مثل جین دلش خوشگذرونی میخواست پس باهاش موافقت کرد

- منم خیلی حوصلم سر رفته جین هیونگ
بیا باهم بریم

+ اوکی

پس همگی کم‌کم آماده شدن تا هرکدوم به مقصد خودشون برن

÷ بهتون خوش بگذره

+ به شما هم همینطور جوجه

•••••••

نصفه شب بود که جین و تهیونگ به زحمت تونستن خودشونو با تاکسی به خونه‌ی ته برسونن
زیادی مست بودن و حتی خودشونم نمیدونستن چرا تا این حد زیاده‌روی کردن

جین وقتی دید تهیونگ دیگه خیلی داره دراوردن کلید رو کش میده با صدای کش دار و بلندی گفت :

+ باااازش کن دیگه ته

- اووووف پیداش نمیکنم هیونگ

+ دستتو بکش من پیداش کنم

تهیونگ با حالت مستی خنده‌ای کرد و بعد از دراوردن دستاش از جیباش گفت :

- بفرما پیداش کن

جین هردوتا دستاشو توی جیبای کاپشن تهیونگ کرد که باعث شد تعادل ته بهم بخوره و از پشت روی زمین بیفته؛ با افتادن ته، جینی که هنوزم دوتا دستاش توی جیبای ته بود روش کشیده شد و هردو نقش زمین شدن
وضعیتشون خنده‌دار بود

+ کجا گذاشتیش ته؟!

جین همچنان داشت میگشت و بخاطر فاصله‌ی کمشون نفساش موقع حرف زدن به لبای تهیونگ برخورد میکرد
تهیونگ ناخودآگاه دستاشو روی کمر جین گذاشت
توی مستی از این حالتشون حس خوشایندی بهش دست داده بود ولی یهو جین داد زد :

+ آهااااا پیداش کردم

بالاخره تونستن وارد خونه بشن و مستقیم سمت اتاق تهیونگ رفتن که بخوابن
ته خودشو روی تخت انداخت و به جینی زل زد که داشت با دکمه‌ی شلوارش ور میرفت ولی اینقدر مست بود که نمیتونست درست بازش کنه و این باعث خنده‌ی تهیونگ شد

- بیا اینجا کمکت کنم جین شی

جین تلو تلو سمت تخت رفت و روبروی تهیونگی که از تخت پاشده بود، ایستاد
ته دستاشو برای باز کردن دکمه روی شلوار جین گذاشت و از برخورد انگشتای سردش با شکم داغ جین حس عجیبی بهش دست داد ولی بازم داد جین از اون حال و هوا بیرون اوردش

Remember | TaejinWhere stories live. Discover now