part 6

960 140 62
                                    

خب
مروری دوباره...
این صدمین باری بود که داشت اتفاقات روز قبل رو مرور میکرد ...

جونگ کوک تمام روز پیشش بود
بهش رسیده بود
کلی قربون صدقش رفته بود
نازشو کشیده بود
کلی‌ مراقبش بود
و فاک ...
چون اون دیروز مریض بود و تو حال خودش نبود فک میکرد همه اینا توهم یا خوابه ولی الان کاملا واقف بود به واقعیت اتفاقات دیروز

حتی ناله های لعنتی کوک هم یادش بود

تهیونگ : یعنی چرا داشت ناله میکرد ؟

زیر لب زمزمه کرد
البته که اون ناله ها خیلی شبیه به ناله های🔞 بود ولی آخه دلیلی نداره کوک بخواد تو اتاق پسرعمش با خودش ور بره ...

سعی کرد زیاد فکرش رو درگیر نکنه
به اندازه کافی لپاش داغ و قرمز شده بودن
هر چقدر به دیروز فک میکرد حالش بدتر میشد
بقیه رو نگران کرده بود
کارهای عجیب غریب کوک و رفتار دو قطبیش
ناله های دیروز کوک
دارو ها و نوشیدنی های زهرماری همراه با غذای بی ادویه و بی طعم
و از مریضی ای که شیره جونشو کشیده بود

البته داغی لپاش بخاطر سرماخوردگیش هم بود گرچه حس میکرد واقعا سر حال و سالمه
به لطف مراقبت های پسردایی جنتلمنش و دارو هایی که لیسا به زور تو حلقس می‌ریخت کاملا خوب بود

فقط کمی طب داشت که لیسا گفته بود چرک گلوش تازه خوب شده و به زودی اون نیمچه طبش هم میره
و هنوز درد کم ولی رو اعصابی رو تو بدنش حس میکرد ... ولی خب جوری نبود که مثل دیروز زمین گیر بشه

اهی از کلافگی کشید
بدنش کرخت بود

با صدای در سمت در برگشت که چند ثانیه بعد در باز شد و جونگ کوک با سینی صبحانه ای که تو دستش بود وارد اتاقش شد

با گونه های تب دارش و جوری که رو تخت نشسته بود و خودشو پتوپیچ کرده بود بیش از حد کیوت بود و باعث خنده تو گلویی کوک شد

جونگ کوک یه شلوار نسبتا گشاد مشکی و تیشرت آستین بلند توسی به تن داشت که به خوبی تتو های فاکی دستشو به نمایش میذاشت

نزدیک شد سینی رو کنار تخت ، رو میز گذاشت و کنار ته رو تخت نشست
لبخندی به ته زد

جونگ کوک : حالت بهتره کوچولو ؟

ماگ هات چاکلت رو برداشت نزدیک لبای ته برد

ته که خیره کوک بود دهنشو آروم باز کرد و قلوپی از اون مایع قهوه ای شیرین که عاشق طعمش بود خورد

خب خوشبختانه گلودردی حس نمیشد فقط گلوش یه جوری بود که خب قطعا از عوارض سرماخوردگی بود

جونگ کوک چرا اینطور نگاهش میکرد
میتونست قسم بخوره می‌تونه تو چشمای جونگ کوک به وضوح ماه و ستاره ببینه

لبخند خجالتی زد که دل کوک واسش ضعف رفت

قلوپ دیگه ای خورد

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Feb 10, 2023 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

honey bear (S2 of my sweet cousin)Where stories live. Discover now