Shot2

152 34 19
                                    

نزدیک غروب بود وکنار درخت گیلاسی که شکوفه های صورتیش بشدت زیباش کرده بودن ایستاده بود و اطرافش رو نگاه میکرد.

از صبح که بیدار شده بود برای نشون دادن آبشار به ویلعهد چندبار تا کنار این درخت اومده بود و برگشته بود.

هیچ ساعتی برای قرارشون نگفته بودن و سوبین نمیدونست تا کی باید منتظر بمونه.

با شنیدن صدای اسبی سرشو چرخوند و با دیدن ولیعهد که با اسب سیاهش به سمتش میومد سرشو به نشونه تعظیم خم کرد.

یونجون وقتی به پسر زیبای کنار درخت رسید افسار اسبش رو کشید و سرجاش ایستاد:سوارشو چوی سوبین امروز روز تنبیهته.

سوبین به اسب سیاه بزرگ جلوش نگاه کرد:با شما سوار بشم؟!

یونجون دستش رو به سمتش دراز کرد:مگراینکه بخوای پیاده بیای.

سوبین چند لحظه به دست دراز شده جلوش و ادمای دورش که بهشون نگاه میکردن،نگاه کرد و بعد دستشو توی دستای ولیعهد گذاشت.

یونجون سوبین رو بالا کشید و جلوی خودش نشوند و دستشو دور کمرش حلقه کرد.

سوبین به دست حلقه شده دور کمرش نگاه کرد.

اون الان روی اسب ولیعهد کشورشون نشسته بود و اون دستشو دور کمرش حلقه کرده بود.

این باور نکردنی بود.

یونجون اسبش رو به راه انداخت و زیر گوش سوبین زمزمه کرد:آبشاری که بهم قول دادی کجاست...خیلی دوره؟

سوبین با وجود مور مور شدن تمام بدنش با دستش به سمتی اشاره کرد و یونجون به اون سمت تاخت.

از شهر خارج شدن و از بین درختای شکوفه زده و خشک رد شدن‌.

سوبین هربار با دستش قسمتی از  راه رو نشون میداد و یونجون و اسبش به همون سمت میرفتن.

انگار راهشون زیادی طولانی بود...کم کم از بین درختای جنگل صدای آب به گوششون رسید و یونجون به وجد اومد.

با پاهاش به پهلوهای اسبش کوبید تا سریع تر حرکت کنه و زودتر برسن.

بلاخره پشت اونهمه درخت آبشار کوچیکی رو دیدن که فضای دورش پر بود از گل های زرد و صورتی.

یونجون از اسب پایین پرید و با گرفتن کمر سوبین اون روهم از روی اسب بلند کرد و روی زمین گذاشت:اینجا خیلی قشنگ تر از اون چیزیه که فکرشو میکردم...آبش سرده؟!

سوبین افسار اسب رو از دست یونجون گرفت تا به یکی از درخت های کنارشون ببنده:نه زیاد...میخواین شنا کنین؟!

یونجون بند لباسش رو باز کرد:تو نمیکنی؟!

سوبین آب دهنش رو قورت داد:نه.

یونجون لباس هاش رو درآورد و داخل آب پرید.
"حالا نمیدونم تو فیلما دیدین یا نه ولی یه پارچه سفید شورت مانندی هنوز تنشه"

"Bloom🌸"Where stories live. Discover now