نزدیک غروب بود وکنار درخت گیلاسی که شکوفه های صورتیش بشدت زیباش کرده بودن ایستاده بود و اطرافش رو نگاه میکرد.
از صبح که بیدار شده بود برای نشون دادن آبشار به ویلعهد چندبار تا کنار این درخت اومده بود و برگشته بود.
هیچ ساعتی برای قرارشون نگفته بودن و سوبین نمیدونست تا کی باید منتظر بمونه.
با شنیدن صدای اسبی سرشو چرخوند و با دیدن ولیعهد که با اسب سیاهش به سمتش میومد سرشو به نشونه تعظیم خم کرد.
یونجون وقتی به پسر زیبای کنار درخت رسید افسار اسبش رو کشید و سرجاش ایستاد:سوارشو چوی سوبین امروز روز تنبیهته.
سوبین به اسب سیاه بزرگ جلوش نگاه کرد:با شما سوار بشم؟!
یونجون دستش رو به سمتش دراز کرد:مگراینکه بخوای پیاده بیای.
سوبین چند لحظه به دست دراز شده جلوش و ادمای دورش که بهشون نگاه میکردن،نگاه کرد و بعد دستشو توی دستای ولیعهد گذاشت.
یونجون سوبین رو بالا کشید و جلوی خودش نشوند و دستشو دور کمرش حلقه کرد.
سوبین به دست حلقه شده دور کمرش نگاه کرد.
اون الان روی اسب ولیعهد کشورشون نشسته بود و اون دستشو دور کمرش حلقه کرده بود.
این باور نکردنی بود.
یونجون اسبش رو به راه انداخت و زیر گوش سوبین زمزمه کرد:آبشاری که بهم قول دادی کجاست...خیلی دوره؟
سوبین با وجود مور مور شدن تمام بدنش با دستش به سمتی اشاره کرد و یونجون به اون سمت تاخت.
از شهر خارج شدن و از بین درختای شکوفه زده و خشک رد شدن.
سوبین هربار با دستش قسمتی از راه رو نشون میداد و یونجون و اسبش به همون سمت میرفتن.
انگار راهشون زیادی طولانی بود...کم کم از بین درختای جنگل صدای آب به گوششون رسید و یونجون به وجد اومد.
با پاهاش به پهلوهای اسبش کوبید تا سریع تر حرکت کنه و زودتر برسن.
بلاخره پشت اونهمه درخت آبشار کوچیکی رو دیدن که فضای دورش پر بود از گل های زرد و صورتی.
یونجون از اسب پایین پرید و با گرفتن کمر سوبین اون روهم از روی اسب بلند کرد و روی زمین گذاشت:اینجا خیلی قشنگ تر از اون چیزیه که فکرشو میکردم...آبش سرده؟!
سوبین افسار اسب رو از دست یونجون گرفت تا به یکی از درخت های کنارشون ببنده:نه زیاد...میخواین شنا کنین؟!
یونجون بند لباسش رو باز کرد:تو نمیکنی؟!
سوبین آب دهنش رو قورت داد:نه.
یونجون لباس هاش رو درآورد و داخل آب پرید.
"حالا نمیدونم تو فیلما دیدین یا نه ولی یه پارچه سفید شورت مانندی هنوز تنشه"
YOU ARE READING
"Bloom🌸"
Fanfiction"Bloom" Writer:"Lony" Couple:"Yeonbin" "Multi Shot" -------------------------------- "شکوفه هایی که باعث عشق میشن☁️."