آهنگ رو پلی کنین:
سوبین صدای پرنده هارو از بیرون میشنید اما نمیخواست و نمیتونست که از جاش بلند بشه.یونجون به بهونه گرم کردنشون تمام شب اون رو محکم بین بازوهاش نگه داشته بود و الان بیرون رفتن از آغوشش برای سوبین سخت بود.
سوبین به صورتش نگاه میکرد...به جوریکه آروم خوابیده بود.
حتی با اینکه زمین زیرشون از چوبای سفت بودن و هوا سرد بود.
اما انگار یونجون از همه چیز راضی بود که اینطوری توی خواب لبخند میزد.
سوبین نوک انگشتهاش رو به لبهای متورم خودش کشید و از سوزشی که حس کرد اخماشو توی هم فرو برد.
شب قبل یونجون اونقدر بوسیده بودش که هردوشون نفس کم آورده بودن.
_به چی فکر میکنی؟
سوبین به یونجونی که بیدار شده بود نگاه کرد:دیگه باید بریم.
یونجون بازوهاش رو از دور پسر توی بغلش باز کرد و گذاشت که بلند بشه:پات چطوره؟
سوبین به مچ پای کبود شدش نگاه کرد و دروغ گفت:خوبه...زیاد درد نمیکنه.
یونجون هم از جاش بلند شد و به آتیش خاموش شده نگاه کرد.
معلوم نبود از کی آتیش خاموش شده بود اما اونا سرما رو حس نکرده بودن.
با صدایی از بیرون کلبه جفتشون به هم نگاه کردن و یونجون آروم بلند شد و به سمت در رفت.
با دیدن اسبش که داشت کنار کلبه علف میخورد لبخند بزرگی زد و در کلبه رو باز کرد:سوبین الان دیگه راحت میتونیم تا شهر بریم.
سوبین لباس یونجونی که شب قبل تنش بود رو برداشت و از کلبه بیرون رفت:تاحالا هیچوقت از دیدن یه اسب اینقدر خوشحال نشده بودم.
یونجون افسار اسبش رو گرفت و نزدیک سوبین آورد:بیا تا بخاطر پیدا کردنم لشکر کشی نکردن برگردیم...مطمُنی مادرت میتونه پات رو درمان کنه؟
سوبین لباس دستش رو به سمت یونجون دراز کرد:مادرم یه پزشکه سرورم.
یونجون لباس رو گرفت و روی شونه های سوبین انداختش:هوا سرده.
خودش سوار اسبش شد و دستشو برای سوبین دراز کرد.
سوبین دستش رو گرفت و مثل بار قبل کنار ولیعهد نشست.
--------------------------------------------------------------
اسب کنار درختیکه هنوز هم شکوفه داشت ایستاد و سوبین ازش پیاده شد.
یونجون چند لحظه ای رو همونطور ایستاد و به سوبین نگاه کرد.
جفتشون حرفی نمیزدن و فقط به هم نگاه میکردن.
سوبین بلاخره سکوت رو شکست:بار بعدی هم هست؟
یونجون به زیبایی شکوفه هایی که روی سرش میریختن لبخند زد:معلومه که هست...آخر هفته بعد بازم میام.
YOU ARE READING
"Bloom🌸"
Fanfiction"Bloom" Writer:"Lony" Couple:"Yeonbin" "Multi Shot" -------------------------------- "شکوفه هایی که باعث عشق میشن☁️."