chapter(1)

310 14 1
                                    


درینگ درینگ درنیگ
وای باز دوباره این ساعت لعنتی من از خواب خوشم بیدار کرد. بعد از کمی فکر کردن فهمیدم که امروز یه interview ى باحال دارم. وای امروز یه روز خیلی با حاله که قراره بترکونم .از تختم بلند شدم و به صورتم آب زدم و به گریس (خدمتکار کتنیس) گفتم برام صبحانه آماده کنه. سریع قبل از اینکه صبحانه آماده شه یه پیرهن سیاه و سفید راه راه پوشیدم و موهامو دورم ریختم به نظرم این طوری بهم بیشتر میاد .یه ریمل کشیدم با یه روژ قرمز.
گریس منو صدا زد و رفتم پایین تو آشپزخونه .واو گریس همیشه تو درست کردن صبحانه استعداد داره. صبحانم رو خوردم و از گریس به خاطر صبحانه ى معرکش تشکر کردم و به گرگ (گارد کتنیس) زنگ زدم که بیاد دنبالم. یه ربع گذشت و تلفنم زنگ خورد. گرگ بود و بهم گفت که پشت در منتظرم هست. یه پالتوی سیاه پوشیدم و موبايلم رو برداشتم از خونه زدم بیرون و سوار ماشین شدم. "سلام، واو تو امروز خیلی زیبا شدی. "
گرگ اینو با یه حالت شیطانی گفت و گفتم" مرسی"
تو کل راه با موبايلم ور رفتم. وقتی به استدیو رسیدیم کلی طرفدار اونجا بودن. من و گرگ دوتامون دهنامون باز مونده بود. گرگ یه جا نزدیک در وایستاد و گارد هایی که اونجا بودن منو به داخل همراهی کردن. توی سالن فقط صدای طرفدارا ميومد که مى گفتن "کتنیس ، کتنیس"
1 ساعت بعد
وای خیلی خستم و به یه استراحت نیاز دارم. ولی interview خیلی باحالی بود و خیلی خندیدیم. "امروز خیلی خستم شدم می شه منو تا خونه برسونی؟"اینو با یه حالت مظلومانه گفتم
"حتما، چرا که نه"
وقتی که وارد کوچه خونم شدیم تمام طرفدارا ى بیرون استدیو دور خونم جمع شده بودند و وقتی ما رو دیدن فریاد کشیدن. ♥
"من تو رو دم در پیاده مى کنم و ماشین رو تو پارکینگ پارک مى کنم تو هم خودت رو با طرفدارا مشغول کن تا من بیام. ""باشه، فقط زود بیا"
وقتی که پامو از ماشین گذاشتم بیرون به پای یکی گیر کرد و با کله تو زمین رفتم. وقتی سرم رو بالا کردم دو تا بوت خردلی جلوم دیدم. زود خودمو جمع و جور کردم و از رو زمین بلند شدم....
اه اه اه ، این همون پسری نیستش که تو اون گروه تیتیش مامانیONE DIRECTIONهستش. پسره ى چندش. "مگه نمیبینی دارم از ماشین میام بیرون، پسره ى مشنگ."حرفامو خیلی تند و با عصبانیت گفتم.
"اوه وایسا ببینم کتنیس جیمز انقدر تند نرو. تو ى دسپاچلفتى مگه منو نمی بینی؟ "

"Fall Down"Where stories live. Discover now